نقش ورزش در اصلاح و تربیت زندانیان
مقدمه:
ورزش علاوه بر سلامتی جسم، اثرات مهمی بر سلامت روان و روح آدمی دارد و به تجربه ثابت شده که جوانان ورزش کار نسبت به سایرین مصونیت بیشتری در زمینه ارتکاب رفتارهای ناهنجار دارند. سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور با توجه ویژه به موضوع «ورزش درزندان» گامهای بسیار بلندی را در این زمینه برداشته است. اکنون مسابقات ورزشی زندانیان با برنامهریزی فصلی و سالیانه در اغلب رشتههای ورزشی برگزار میشود و مشارکت روز افزون زندانیان در این مسابقات نشانه خوبی از توفیق متولیان ورزش زندانهاست.
یکی از مقالات مهم این همایش مقالهای با عنوان بررسی نقش ورزش در اصلاح هیجانها و ناهنجاریهای رفتاری بر کاهش مصرف داروهای تسکین آور در زندانیان نوشته خانم مرضیه اقبال پور است که بخشهایی از آن در زیر آمده است.
هیجان غالباً به وسیله محرکهای خارجی برانگیخته میشوند و جلوههای هیجانی، معطوف آندسته از محرکهای محیطی است که هیجان را برانگیخته میکند. عاملهایی چون خشم، ترس، غم و اندوه، تجدید خاطرات گذشته و موقعیت حاضر در روند ایجاد هیجان بر روی زندانیان بسیار مؤثر است. اگر زندانیان از تحرک و فعالیت خاصی بی بهره باشند و یا از سلامت جسمانی برخوردار نباشند دستگاه عصبی خودمختار در مواجهه با هیجانها دچار اختلال شده و دستگاه سمپاتیک در انجام وظیفه خود و صرف انرژی مناسب در تمرکز دهی حواس و فروکشی هیجان مختل میگردد.
ورزش منظم میتواند برخی از هورمونهای زیانبخش را که بر اثر فشار روانی در بدن ترشح شده است دفع نماید و اضطراب و افسردگی را کاهش دهد و برای تحمل فشار روحی و جسمانی در بدن، مقاومت ایجاد کند.
یکی دیگر از مقالات ارائه شده در این همایش مقالهای است با عنوان نقش ورزش در اصلاح و تربیت زندانیان نوشته آقای خداداد الهوردی در بخشهایی از این مقاله آمده است نحوه استفاده از ابزار ورزش بدین صورت است که با تشکیل کانون مددکاری ورزشی مانند مددکار اجتماعی در هر استان و با استفاده از افرادی که آموزشهای لازم ورزشی را بطور رایگان توسط سازمان تربیت بدنی فرا گرفتهاند وارد عمل اصلاح و تربیت زندانیان شویم.
زبان ورزش
امروزه، شمار زیادى از واژه ها و اصطلاحات ورزشى تبدیل به بخشى از گفتار معمول آمریکایى شده اند. برخى از مثال هاى زیر به حدى رایج هستند که حتى به متکلم محلى باید یادآورى کرد که منشا آنها یک بازى یا مسابقه بوده است.
اصطلاحات عمومی
گرفتنش – به دردسر افتادن و تنبیه شدن؛ متوجه شدن "اگه زود به اداره برگرده گرفتیمش"
بازى کردن [بیس بال بازى کردن] – همکارى کردن با کسی "به محض اینکه طرفین قرارداد را امضا کنند، مى توانیم بازى کنیم."
طرز چرخش توپ – تقدیر، اجتناب ناپذیری، سرنوشت؛ اتفاقى بودن " این که تقاضاى تو قبول بشود یا نه به این بستگى دارد که توپ چطور بچرخد. "
شانس ورزشى – احتمال خوب "وقتى آن یکى شرکت پیشنهادش را پس گرفت فکر کردیم که یک شانس ورزشى پیدا کردیم."
بازى کاملا جدید [بیس بال] – شرایط جدید "ما در واشنگتن دى سى بدون گم شدن راه خود را پیدا مى کردیم، اما نیویورک یه بازى کاملا جدید است."
عدد ورزشگاهى – تخمینی "در حال حاضر، ما فقط به یک عدد ورزشگاهى احتیاج داریم. دقت باشد براى بعد."
توپ را در زمین دیگرى انداختن – وادار کردن کسى به پاسخ یا اقدام "پیشنهاد خودمان را دادیم، حالا توپ در زمین آنها است."
به نیمکت فرستادن – کسى را بیرون کشیدن؛ مانع مشارکت کسى شدن " چون بازیگر نقش اول زن دائما براى تمرین دیر مى کرد، کارگردان تاتر او را به نیمکت فرستاد."
سوار توپ بودن – آگاه؛ قابل اطمینان؛ حواس جمع "اگر سوار توپ مى بودیم، قبض ها به موقع پرداخت مى شدند."
اصطلاحات بیس بال
اصابت [اصابت چوگان با توپ] بودن – کسى را خوشنود کردن؛ موفق بودن " با جذب انبوه مردم، مراسم اهداء جوایز یک اصابت بود."
قدم بر صفحه [صفحه بیس] گذاشتن – اقدام کردن؛ گرفتن؛ قبول مسئولیت کردن "مارى باید قدم بر صفحه گذاشته تصمیم بگیرد که کدام پیشنهاد منافع شرکت را بهتر تامین مى کند."
به خطا زدن [حذف شدن به خاطر نزدن توپ با چوگان] – شکست خوردن، موفق نشدن "جان با پیشنهاد کتابش به خطا زد؛ او امروز یادداشت عدم قبول از ناشر دریافت کرد."
قوس دار انداختن – گول زدن؛ غافلگیر کردن؛ به میان آوردن غیر منتظره ها "رئیس با اعلام اینکه هر کارمند باید ناهار خود را به پیک نیک شرکت بیاورد یک توپ قوس دار انداخت."
خارج از صفحه [صفحه بیس] – غیر واقع بینانه؛ غیر دقیق؛ اشتباه "برآورد هزینه او خیلى خارج از صفحه بود، خیلى بیشتر از آنکه که با قیمت هاى فعلى دستمزد و مواد توجیه پذیر باشد."
خارج از چپ زمین – نامربوط؛ غیر منتظره " پیشنهادهاى نابخردانه او براى حل مسئله از چپ زمین خارج بود."
اصطلاحات بسکتبال
تلاش تمام در زمین – فشار شدید؛ تلاش "کمیسیون با یک تلاش تمام در زمین وجوه را جمع آورى کرد."
اسلم دانک [توپ را با دست و محکم در حلقه فروبردن] – موفقیت فوق العاده، دستاورد چشمگیر "نمایشگاه هنرمند یک اسلم دانک بود چون تمام تابلوهایش به فروش رفت."
اصطلاحات مشت زنی
مشت خود را کشیدن [خوددارى از مشت محکم زدن] – خوددارى از انتقاد کردن "معلم انگلیسى من در مورد انضباط مشت خود را نمى کشد. او کلاس با نظمى اداره مى کند."
حوله را انداختن – استعفا دادن، ول کردن؛ تسلیم شدن " وقتى که متوجه شدند او رشوه مى گیرد، سناتور مى دانست که وقت انداختن حوله است."
در برابر طناب ها – در شرف عدم موفقیت واقع شدن، شکست خوردن؛ بى توانی "پس از دو جواب منفى براى دریافت وام، جان در برابر طناب ها بود وقتى از بانک سوم تقاضاى وام کرد."
اصطلاح بولینگ
زدن و انداختن [با توپ بولینگ] – غافلگیر کردن "خبر گرفتن کار مرا زد و انداخت."
اصطلاحاتفوتبال آمریکایی
جناح شکنى – گریز از رویه ها و مسئولان معمول "او جناح رئیس خود را شکست و اعتبار مورد نیاز پروژه را مستقیما از مدیر عامل شرکت دریافت کرد."
تنگ هم ایستادن [دور کاپیتان تیم حلقه زدن براى شنیدن دستورات وی] – گرد هم آمدن براى مشورت "هیئت مدیره تنگ هم ایستادند تا اعتصاب احتمالى کارگران را مورد بررسى قرار دهند."
اصطلاحات اسب دوانی
جفتک انداختن [شلوغ کردن] – اتلاف وقت؛ بى دقتى کردن " رئیس در حین جلسه فریاد کشید، "جفتک نیندازید و به کارتان برسید.""
به سیم پایان مسابقه رفتن [مشابه اصطلاح "دقیقه 90" در زبان فارسی] – به پایان رساندن کارى در دقیقه آخر "دانش آموز به سیم پایان مسابقه رفت و انشاء خود را درست قبل از به صدا درآمدن زنگ تفریح تحویل داد."
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 01 دی 1402 (05:00)
- گزارش تخلف مطلب