بررسی مقایسه ای میزان افسردگی و تأثیر آن بر بهره وری شغلی
تعداد صفحات: 70 صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهداف تحقیق
هدف کلی
اهمیت و ضرورت پژوهش
فرضیه اصلی پژوهش
تعاریف عملیاتی متغیرها
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه
تعاریف افسردگی
تاریخچه افسردگی
طبقه بندی افسردگی
مدل بیولوژیکی افسردگی
دیدگاههای نظری درباره افسردگی
دیدگاههای رفتاری نگری
الگوی استیصال اکتسابی
الگوی اسنادی
دیدگاه شناختی
تعریف های شناختی در افسردگی
دیدگاه رفتارشناسی طبیعی
دیدگاه یادگیری
دیدگاه انسانگرایی، هستیگرایی
افسردگی از دیدگاه علماء اسلامی
نشانه شناسی حالات افسردگی
نقش هورمونها در افسردگی
افسردگیهای فصلی
روشهای درمان افسردگی
داروهای ضدافسردگی
پیشگیری از افسردگی
تاریخچه بهره وری و تعاریف آن
عوامل متشکل بهره وری
فرمول بهره وری
مدیریت بهره وری
عوامل مؤثر بر ارتقاء بهره وری
شاخص های مؤثر بر بهره وری
راههای توسعه و افزایش بهره وری
عوامل کاهش بهره وری نیروی انسانی
آموزش و بهره وری
تأثیر مشارکت کارکنان در بهره وری
ارزیابی عملکرد و بهره وری
فصل سوم: روش تحقیق
روش پژوهش
جامعه آماری
نمونه آماری
روش نمونه گیری
ابزار پژوهش
الف) ویژگیهای پرسشنامه بهره وری شغلی
ب) پرسشنامه افسردگی (BDI)
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات
محدودیتها
منابع
خرید و دانلود | 47,000 تومانچکیده
تفکر سیستمی بر خلاف برخی از جنبشهای فکری که در یک رشته ی علمی ودر محدوده ی معینی نشو ونما کرده اند در خارج از محدوده ی یک علم معین متولد شد ودر محیطی میان رشته ای رشد کرد.شاید تاثیر تفکر سیستمی بیشتر برحوزه ی ابعاد انسانی سازمان بوده است تفکر سیستمی بر نگرش مبتنی بر تفکیک علوم به حوزه های تخصصی وریز به نگرش مبتنی بر ترکیب یافته های رشته های گوناگون علمی تاکید می کند،به این ترتیب متفکران سیستمی،جو فکری موجود را به نحوی اثر بخش تغییر دادند واعتبار وکاربرد عام تفکر تحلیلی تجزیه مدار _آن گونه که در فیزیک تکامل یافته به کار گرفته می شد_ زیر سوال بردند.(رضائیان،1384،ص10).
نظریه عمومی سیستمها در یک مفهوم ارگانیک وبیولوژیک که معمولاًانقلاب ارگانیک نامیده می شود ریشه دارد.برتالنفی این مفهوم را درعبارت زیر خلاصه کرده است: «بر خلاف پدیده های فیزیکی مانند جاذبه والکتریسیته دیده حیات فقط در "موجودیتهای منحصر به فرد" به نام " ارگانیسم" یافت می شود.هر ارگانیسم یک سیستم است.بدین معنی اجزا وفراگردهای آن در تعاملی طرفینی،نظمی پویا دارند».(رضائیان،1384،ص13).
در نظریه سیستمها بر اثر پذیری محیط خارج وداخل سازمان تاکید بر ارتباطات رسمی وغیر رسمی میان گرو هها وبخش های فرعی داخل سازمان نیز مطرح است.(گلشنی،1382،ص113).
ویژگی خاص این نگرش توجه به کل یا کل گرایی است قسمت اعظم مفاهیم مرتبط با آن درشناخت سازمانها و درک صحیح موقعیت ونیز اداره ی امور پدیده های مرکب وپیچیده مورد استفاده قرار گرفته است.(هیچینز،1376،ص13).
مقدمه
ما انسانها عادت داریم همه چیز را طبقه بندی کنیم.هر دسته از اشیا را تحت عنوان خاصی بنامیم ودرجایگاه ویژه ای قرار دهیم.در طول زمان،آنقدر در این کار راه افراط پیموده ایم که دیگر قادر به تشخیص همانند یهای اشیا نیستیم طبقه بندی های ما بر پایه وجوه افتراق صورت گرفته اند وبر این مبنا انبوهی از اختلافهای میان اشیا را باز شناخه ایم در حالی که هرگز در اندیشه ی دستیابی به وجوه تشابه آنها نبوده ایم.(هیچینز،1376،ص1).
هنگام بررسی یک مساله دیدگاهها ونگرش های متنوعی به کار می رود وهمین نگرش ها و دیدگاههای متفاوت سنگ زیر بنای اندیشه ی سیستمی است.(هیچینز،1376، ص13).
با عنایت به ویژگی های نگرش سیستماتیک وگسترش این طرز فکر در قلمروهای علمی در سنوات اخیر،این گرایش تقویت شده که کسب وکار ونظامهای اداری آنها که درمقیاس بزرگ واقعاًمجموعه های پیچیده ای هستند باید با چنین نگرشی مورد مطالعه وتحلیل قرار گیرند ومدیریت امور آنها نیز بر این نظریه استوار گردد.(میر سپاسی،1381،ص16).
تعریف سیستم
اصطلاح سیستم در آثارافرادی همچون لایب نیتس ،نیکلادوکوزا،پاراسلسوس،ویکو،دیالکتیک مارکس وهگل دیده شده است.درمیان آثار ادبی، بازی جهانی اثرنیکلادوکوزا و اثر هرمان هسه به نام مرواریدهای شیشه ای وگشتالتهای فیزیکی اثر کهلرکه به بررسی گشتالتها در فیزیک محدود شده(1924).اثر کلاسیک لوتکا به بررسی سیستمها پرداخته وچون یک آماردان بوده توجه خود را به مسائل جمعیتی معطوف نموده واجتماعات را به عنوان سیستم در نظر گرفته است.(1925).(سادو سکی و.ن؛1361؛صص 33_34)
واژه ی سیسستم از کلمه یونانی systema مرکب از(syn) به معنای با هم و histanai به معنای «سبب برای» مشتق شده است.(بهرنگی،1382،ص195).
مفهوم سیستم بازتوسط دیفای (defay) پیشنهاد شد.که برتالنفی آن را وارد زیست شناسی می کند.(فون برتالنفی،1370،ص50).
از دیدگاه رابینز سیستم عبارت است از اجزا پیوسته ومرتبط به هم که به نحوی تنظیم گردیده اند که یک کل متشکل از تک تک اجزا را به وجود می آورند.(رابینز،1376،ص29).
کافمن سیستم را این گونه تعریف می کند:مجموعه ای از بخشها که به طورمستقل با یکدیگر برای رسیدن به نتایج مورد انتظار بر اساس نیازها کار می کنند.(رئوفی، 1381،ص104).
هال وفاگن: مجموعه ای از موضوعها همراه با روابط بین این موضوعها وروابط بین نسبتهایشان.(فون برتالنفی،1370،ص130).
مشترکات یک سیستم
ایمگارت مشترکات سیستمها را به صورت زیر مدون کرده است.
1. سیستمها همگی در زمان ومکان وجود دارند.
2. سیستمها همگی به سمت موقعیت تصادفی وبی نظمی که سرانجام آن آنتروپی وایستائی است میل دارند.
3. مرزی فرضی عناصر درونی همه ی سیستمها را از عناصر خارج سیستم محسوب می شود.
4. همه ی سیستمها دارای محیطی هستند که عناصر آن عناصر خارج سیستم محسوب می شوند.
5. همه ی سیستمها عواملی دارند که بر ساخت وعملکرد سیستم اثر می گذارند.
6. عوامل درون سیستمی را متغیر وعوامل درون محط آن را پارامتر می خوانند.
7.به استثنای کوچکترین سیستم بقیه سیستمها زیر سیستم می باشد.(بهرنگی،1382،ص194).
ویژگی یک سیستم
حد ومرز: سیستم را از پیرامونش جدا و در عین حال آنرا با محیط مرتبط می سازد.نقاطی که فراتراز آن ویژگی های خاص سیستم دیگر قابل تشخیص نیست. بر اساس این نفوذ پذیری حد و مرز است که سیستمها را به باز و بسته تقسیم می کنند.(علاقه بند«الف»،1381،ص122)
درونداد: عناصری که وارد سیستم می شوندکه 3 نوع می تواند باشد. زنجیره ای،تصادفی،بازخورد.(رئوفی،1381،ص106)
فرایند:جریان عملیات یک سیستم که بر روی درونداد صورت می گیرد و بر ارزش و سودمندی آنها افزوده می شود.(علاقه بند«الف»،1381،ص124)
برونداد:چیزهای که یک سیستم به محیط خود یا سیستمهای مجاور خود صادر می کند. آنچه که یک سیستم با هدف قبلی (طبق انتظار)و یا اتفاقی(غیر منتظره) تولید می کند. (علاقه بند«الف»،1381،ص124)
بازخورد:کسب اطلاعات لازم در باره عملکرد خود.به دو صورت مثبت ومنفی است که منفی از اطلاعاتی حاکی می شود که تفاوت و انحرافی از هدف سیستم وجود دارد که نیاز به تصحیح دارد وسیستم را در راستای اهداف ومواضع پیشین نگه می دارد.بازخورد مثبت نشان دهنده این است که انحرافی در برونداد نیست وپیشنهاد ی برای تغییر وتوسعه سازمان تلقی می شود.(علاقه بند «الف»،1381،ص127)
چرخه فعالیت:بروندادهای سیستم به محیط زمینه تکرار فعالیت سیستم را فراهم می کند و الگوی فعالیت سیستم چرخشی است.(علاقه بند«الف»،1381،ص124)
آنتروپی:قانون عمومی طبیعت است که سیستمها بر اثر گذشت زمان میل به بی نظمی و فروپاشی دارندوهر شکل سازمانداری به سوی بی سازمانی حرکت می کند. سیستمها برای مقابله با آن واکنش های را نشان می دهند تا زنده بمانند و آنگاه آنتروپی منفی مطرح می شود. (علاقه بند«الف»،1381،ص126)
کدگزاری:به مکانیسم گزینش دروندادها که برای سیستم معنا دارد.یعنی سیستم هر دروندادی را نمی پذیرد. (علاقه بند«الف»،1381،ص128)
محیط:همه چیزهایی که خارج از حدود سیستم قرار دارد.محیط سیستم به تعریف آن سیستم بستگی دارد.(علاقه بند«ب»،1381.ص 150)
10. همپایانی وچند پایانی:با شرایط متفاوت اولیه به نتایج یکسان رسیدن(همپایانی)وبا شرایط اولیه یکسان به نتایج متفاوت رسیدن(چند پایانی).این دو مفهوم می رساند که سیستمها لزوما ً از یک عامل جبری پیروی نمی کند ورفتار آنها تابع علتهای مختلف است. (علاقه بند«الف»،1381،ص130).
11. متغیرهاو پارامترها:ساختار وکارکرد سستم تحت تاثیر عوامل درونی و بیرونی قرار می گیرند.به عوامل درون سیستم متغیر وعوامل بیرون سیستم پارامتر گویند.(علاقه بند«ب»،1381،ص151)
12. یکپارچگی وهماهنگی:درنتیجه تفکیک و تخصصی شدن کارکرد ها،فراگردهای نیاز است که فعالیت ها را یکپارچه وهماهنگ سازد.(علاقه بند«الف»،1381،ص130)
13. حالت پابرجاوتعادل پویا:حفظ نسبت مبادلات انرژی ومواد با محیط وروابط میان اجزای خود سیستم که در امتداد یک پیوستار حفظ می شودحالت پابرجا گفته می شود.رشد وتوسعه و تکامل سیستم که تعادل پویا است. (علاقه بند«الف»،1381،ص129).
محیط
یکی از تعاریف عمومی،محیط را به عنوان ترکیبی از موسسات یا نیروهای که بر عملکرد سازمان تاثیر گذاشته وسازمان کنترل کمی بر آنها دارد ویا اینکه اصلاً بر آنها کنترلی ندارد تعریف کرده است.(رابینز،1376،ص178).
تحقیقات عمده ای که در رابطه با محیط صورت گرفته از قرار زیر است.
برنز واستاکر:در مورد چگونه ساختار واعمال مدیریت سازمانها ممکن است بر اساس شرایط محیطی متفاوت باشد(ساختارهای زیستی وماشینی).(رابینز،1376،ص182)
امری و تریست:چهار نوع محیط را بیان کرده اند الف.محیط ثابت با اجزای غیر مرتبط با هم. ب.محیط ثابت با اجزای مرتبط با هم.ج.محیط متغیر واکنشی.د.محیط با عناصر کاملاً متغیر. (رابینز،1376،ص182).
لارنس ولورش: در جسجوی اطلاعاتی در موردرابطه ی بین تفاوتهای محیطی وساختارهای سازمانی اثر بخش بودند دست به تحقیقاتی زده ونسبت به نظریه های برنر واستاکر گامی فراتر نهادند.وبه بررسی دو مفهوم تفکیک وادغام پرداخته اند.((رابینز،1376،ص184).
عوامل محیطی از دو راه اساسی بر سازمان اثر می گذارند1.نیاز سازمان به به اطلاعات محیط 2.نیاز سازمان به منابع موجود در محیط.(دفت ریچارد،1377).
طبقه بندی سیستمها:
طبقه بندی سیستمها (پیچیدگی) بولد ینگ
سیستمهای استاتیک یا چارچوبها (Frameworks)
سطح چرخشی ساعت یا سیستم های متحرک ساده (Clockworks)گردش منظومه شمسی
سطح سیستمهای سایبرنتیک، خود تنظیم (Cybernetic)
سطح سیستمهای باز (Open Systems)حیات، یاخته ها
سطح گیاهان.تقسیم کاربین یاخته ها
سطح حیوان (Animal Level System)، آگاهی نسبت به خود
سطح موجودات انسانی (Human Being Level System)،
سیستمهای اجتماعی (Social System)،
سیستمهای،ناشناخته ها ومطلق ها (Transcendental)،مافوق اجتماعات انسانی(تدبیری ورزقی،1384،صص 81_83).
سیستمهای ذهنی و عینی
سیستمهای ذهنی سیستمهای هستند که بشر تصوری از آنها را در ذهن خود به وجود می آورد ودر خلال فعالیت های وجود آنها را تداعی می کند.هر گونه پروژه اجتماعی و ایده الی که به واقعیت نپیوندد واز عالم تخیل خارج نشود.
سیستمهای عینی یا واقعی از مواد مادی و ملموس تشکیل شده وبه سه دسته تقسیم می شوند:
1. طبیعی یابیولوژیکی از کاملترین نوع سیستمها است وساخته بشر نیستند وطبق نظام طبیعت آفریده شده اند.
2. مکانیکی یا فیزیکی:ساخته دست بشر و بنا بر احتیاجات خود آنها را اختراع کرده است.
3. سیستمهای ترکیبی یا اجتماعی که از ترکیب سیستمهای طبیعی و مکانیکی به وجود آمده اند.
سیستمهای قطعی واحتمالی (استافوردبیر) بر اساس پیش بینی نتایج کار یک سسیستم یا یک حالته(قطعی)ویا چند حالته(چند حالته).(تدبیری ورزقی،1384،ص80).
طبقه بندی سیستمها به سیستمهای باز وبسته، مبتنی بر مفاهیم ((مرز)) و((منابع)) سیستم است. در واقع، همه آن چیزهایی که برای اجرای فعالیت ها و تحقق اهداف سیستم در دسترس آن قرار می گیرند، جزئی از منابع سیستم هستند.بنابراین،مفهوم منابع علاوه بر نیروی انسانی،پول وتجهیزات،مصادیق دیگری نظیر فرصت های موجود برای ترفیع و توسعه قابلیت های انسانی و غیر انسانی سیستم را نیز در بر می گیرد.در سیستم های بسته،میزان منابع ثابت است و همه منابع یکباره عرضه می شوند ; یعنی ورود منابع اضافی یا نفوذ انرژی جدید از محیط به مرز سیستم و درون آن امکان پذیر نیست ; در حالی که سیستم های باز می توانند به تبادل منابع و انرژی اضافی خود بپردازند.
مروری برظهورجریان سیستمی
برای پی بردن به چرایی پیدایش نظریه سیستمها ابتدا باید روش شناخت در علوم را در قبل از آن بررسی کنیم.الگوی مکانیکی الگوی بود که در علوم استفاده می شد.روش این الگو به این صورت بود که همه پدیده ها در نهایت مجموعه ای از کنشهای اتفاقی واحدهای بنیادی فیزیکی اند که مطیع قوانین کور طبیعت هستند وبرای شناخت یک چیز آنرا به اجزای تشکیل دهنده آن تقسیم می کردند و به سازمان دهی این اجزا وبه نظم وتنظیماتی که پس از اغتشاشات صورت می گرفت توجه نمی شد. با توجه به وقوع انقلاب علمی (اطلاعات) این روش دیگر جوابگوی نیازهای علوم مختلف نبود وعلوم در شناخت به یک بحران برخورد کردند و به اصطلاح یک ورشکستگی در آنها ایجاد شد و به طرح مدلهای مفهومی جدید منجر شد تا آنکه امکان کشف قوانین حاکم بر زمینه های که کاربرد روش مکانیکی در آن کافی یا ممکن نبود حاصل آید.زیست شناسی که نسبت به دیگر پیشگام بود متوجه تعدد روابط میان موضوعهای مورد مطالعه شد. سرچشمه اصلی مفاهیم سیستمی در زیست شناسی درک ناتوانی در برخورد با پدیده های همچون رشد ونوزایی بود.پس در مقابل مفهوم مکانیکی مفهوم ارگانیستی مطرح شد.(سادو سکی و.ن،1361،صص:35-48).
تنوع وتعدد حوزه های علمی در علوم طبیعی،از دیدگاه دانشمندان نشات می گرفت که باور داشتند مسائل موجود در قلمرو مورد نظرآنان،از نظر تقسیم وتجزیه قابل حل هستند.به این ترتیب به زعم آنها شناخت ودرک پدیده های جهان واقعی،وامدار این تقسیمات کم وبیش قرار دادی است.با وجود این برخی از پژوهشگران ژرف اندیش وموشکاف متوجه شدند که مسائل مورد نظر دانشمندان حوزه های گوناگون دانش بشری،از حیث ماهیت،مشابه همدیگرند.تلاش برای ظاهر ساختن زمینه های مشترک علوم به شکل گیری حوزه های میان رشته ای معینی مانند بیوفیزیک وبیو شیمی انجامید.(رضائیان،1384،ص9).
اکنون این سوال پیش می آید که انقلاب آرام وبی سروصدای سیستم چه زمانی به وقوع پیوست؟بهترین پاسخ آن است که بگوئیم از این انقلاب دیری نمی گذرد.در واقع قسمت اعظم آن در قرن حاضر پدید آمده ودر طول جنگ جهانی ودوران بعد از آن به سرعت تحول وتکامل یافته است.از آنجا که اینگونه نگرش در اندیشیدن به جهان هستی،شیوه ی متفاوتی را به کار می گیرد نظم تازه ای محسوب می شود..پیدایش رشته ی سیستمی،نتیجه طبیعی رشته های متداول موجود از قبیل فیزیک،مهندسی، مدیریت وزیست شناسی است که از طریق فرایند استنتاج وشناسایی همانندیهای ظاهری آنها پدید آمده است.اگر بخواهیم سیستم را با زبانی علمی بیان کنیم باید عبارت «فرا_رشته» را برای آن به کار بریم زیرا بالاتر از همه ی رشته ها قرار گرفته ومانند چتری بر سر آنها گسترده شده است وهدف آن نظم بخشیدن به مجموعه ای از اصول جامع وهمگانی است(هیچینز،1376،ص13).
طرز تفکر سیستماتیک به منظور مختلف از جمله به صورت عملی،علمی وفلسفی در زندگی انسان ظاهر شده است.جنبه عملی آن محصول تجربیات دو جنگ جهانی به ویژه جنگ جهانی دوم است که مبنای طرح ریزی وایجاد سیستمهای مختلف سلاح وابزار جنگی گردید.در قلمروعلمی این طرز فکر حداقل به سه صورت عمده تجلی کرده است.1. مجموعه نگری والگو سازی که نمونه های بارز آن در دانش ریاضیات جدید،فیزیک،زیست شناسی وبعضی از رشته های علوم اجتماعی مانند جامعه شناسی ،روان شناسی و... به خوبی مشهود است 2.در آمیختن دیسیپلین های مختلف علمی به منظور شناخت بهتر پدیده ها.ایجاد رشته هایی نظیر سایبرناتیکس که از رشته های برق،فیزیک_فیولوژی اعصاب و... کمک گرفته،پژوهش عملیات که از آمار در ریاضیات اقتصاد ومهندسی برق وجامه شناسی،روانشناسی استفاده کرده وایجاد رشته های مرکب علمی نظیر روان شناسی اجتماعی وبیوشیمی ونمونه هایی از اینگونه در آمیختگی رشته های مختلف علمی می باشد.3.کاهش اهمیت رابطه ی زنجیری علت ومعلول وافزایش اهمیت رابطه متقابل ومتعامل اجزا در شناخت رفتار یک سیستم که البته این ویژگی در هر دو مورد ذکر شده فوق نیز مستتر است.اصیل ترین چهره سیستم در قالب فلسفی وعقلی خود نمایی می کند.به اعتقاد نظریه پردازان پیچیدگی یا سادگی هر نظام به میزان تعامل یا ارتباط با محیط اطرافش بستگی دارد.هر قدر یک سیستم نسبت به محیط بازتر وبا عوامل محیطی بیشتر ومتفاوت تر ومتغیرتر سروکار داشته باشد در سطح پیچیده تری قرار خواهد داشت.(میرسپاسی،1381،ص14).
دیدگاه سیستمها به سرعت به سایر زمینه های علمی نیز راه یافت.راپاپورت وروزن در ریاضیات، بولدینگ در اقتصاد، زربست در فیزیولوژی، لیوسی وکلارک در تعلیم وتربیت، گری وریزو در روانشناسی، پتی در زیست شناسی وتایر در نظریه ارتباطات از این دیدگاه استفاده کردند.رویکرد سیستمی نهایتاً به جهان مدیریت تحت راهنمایی وهدایت صاحب نظرانی چون ترس رود، تریست، چرچمن، امری، بیر، شون وایکاف راه یافت.(راث، 1384،ص 205).
رابطه نگرش سیستمی با نگرش های پیشین خود
باید دانست نگرش سیستمی با نگرش های کلاسیک و نئوکلاسیک تعارض ندارد بلکه تکاملی است از مجموع دو نگرش فوق به عبارت دیگر نوعی ترکیب وکل نگری است که شناخت اجزا را نیز ضروری می داند.(میر سپاسی،1381،ص15).
در واقع این طور نیست که هر کدام نظریه های کاملاًجداگانه وبه طور کلی تفاوت داشته باشند زیرا اولاًمشخص است که در همه درباره ی سازمان یعنی شرایط کار جمعی،چیزی که متشکل از انسان وابزار ووسائل است وبرای رسیدن به اهدافی صورت می گیرد،نگرش خاص خود را دارند یعنی عنصر اصلی مطالعه در واقع یکی است فقط نوع نگرش ها متفاوتند ثانیاً هریک از نظریه پردازان سازمانی در بسیاری از موارد تحت تاثیر محققین ودانشمندان سلف خود بوده اند واز نظریه ها وماهیم وعقاید آنها استفاده کرده اند.ثالثاً جامعه شناسی وفن مدیریت سازمان هر کدام مفاهیم واصطلاحات وروش دسته بندی امور مخصوص به خود دارند که نظریه پردازان سازمانی از هر دو شاخه ی این علوم در تبیین سازمان وساخت واهداف آن استفاده کرده اند که بالطبع مشابهی در انواع نظریه ها را موجب گردیده اند.(گلشنی فومنی،1376،ص98).
نگرش سیستمی فون برتالنفی یک نظریه برتر ارائه داد که مامی تئوری های دیگر را با هم تلفیق کرد ونظریه ای که با قوانین واصول مربوط در تمام علوم تکمیل شد ونظریه ای که با حرکت بیرونی ودرونی، یک منطق کاملاً قابل قبول برای دخالت ارزشهای انسانی در کار علمی را ارائه نمود.ارزش ها شاید همیشه اجزاء خاص یک سیستم را تحت تاثیر قرار ندهند، به ویژه زمانی که سیستم هیچ جز انسانی نداشته باشد و به ویژه موقعی که مثلاً سیستم یک ماشین باشد، ولی ارزشها مسلماً بر روابط متقابل سیستم با محیط خارجی که خود بخشی از آن محیط است، تاثیر می گذارد. محیط خارجی که در حال حاضر باید مد نظرگرفته شود(راث، 1384،ص204)
اهمیت نگرش سیستمی
نگرش سیستمی از آن جهت توصیه شده است که برای درک پیچیدگی های سازمان های زنده به صورت بالقوه مفید واقع می شود.(شفریتزوجی استیون اوت،1381،ص569).
نقطه نظرات دیدگاه سیستمی،چهارچوب مفیدی ارائه می دهدکه به مدد آن دانشجویان می توانند مفهوم سازمان را درک کنند.دیدگاه سیستمی به مدیران حال وآینده اجازه می دهد که سازمان رابه عنوان یک کل مشتمل به سیستم های فرعی متعدد واجزا مرتبط بهم است مورد توجه قرار دهند.دیدگاه سیستمی ایده برخی مدیران سطوح پائین سازمان را که مشاغل خود را عناصر مجزا،ایستا وفاقد نقش در حیات سازمان می پندارد رد می کند.دیدگاه سیستمی همه مدیران را ترغیب می کند تا محیطی را که بر فعالیت های سیستم آنها تاثیری می گذارد مشخص نموده وآنرا بشناسد.همچنین به مدیران کمک می کند تا سازمانها را به عنوان الگو های با ثبات همراه با مرزهای مشخص ببینند ودر خصوص اینکه چرا سازمانها در برابر تغییرات از خود مقاومت نشان می دهند اطلاعاتی رابه دست آورندنهایتاًاینکه توجه مدیران را به داده های مختلف پردازش داده ها به صورتی گوناگون به منظور نائل شدن به اهداف هدایت می کند.(رابینز،1376،ص36).
رویکرد سیستمی نسبت به اثر بخشی چنین اظهار می دارد که سازمان ها متشکل از قسمتهای فرعی مرتبط بهم هستند اگر قسمتی از این سیستم ضعیف عمل کند،اثر عملکرد آن بر عملکرد کل سیستم موثر واقع می شود.اثربخشی مستلزم آگاهی وتعاملات موثر با عوامل محیطی است(.(رابینز،1376،ص59).
نظریه سیستمها بر این اصل استوار است که:
در عمق تمام مسائل، یک سری اصل و ضابطه موجود است که بطور افقی تمام نظام های علمی را قطع می کند و رفتار عمومی سیستمها را کنترل می نماید. یعنی می توان به یک سری از اصول و ضوابط اولیه دست یافت که تعریف کننده رفتار عمومی سیستمها صرفنظر از نوع آنهاست. این بدان معنا نیست که یک تئوری عمومی بتواند جایگزین تئوری های خاص نظامهای علمی مختلف گردد، بلکه فقط سعی دارد بصورت یک هدایت کننده (مانیتور) عمل نماید. کوشش برای دیدن کل، اصل ادعایی است که روش سیستمها در برخورد با مسائل برای خود قائل است.نگرش سیستمی (Systems Approach) را با هر هدف و در هر کجا که به کار گیریم،از پدیده ها در کلیتی نظام مند با ارتباطات متقابل عوامل و اجزای تشکیل دهنده،به همراه محیط پیرامونی و بازخوردهای آن صحبت به میان می آورد و این ناشی از اتفاق نظری است که درباره تعریف سیستم به شکل اعم وجود دارد و آن عبارتست از: " سیستم مجموعه ای از اجزا مرتبط با هم است که در رابطه ای تعریف پذیر،هدف خاصی را دنبال می کنند." مطابق این نگرش برای هر موضوع مورد مطالعه به روش سیستمی،حداقل مواردی همچون محیط (Invironment)، درون داد (In put)،فرایند (Process)، برون داد (Out Put)، و باز خورد (Feed back) در ارتباط با هم دیده می شوند (وست چرچمن،1369)
مشخصات مهم تئوری های مدرن.
بینش سیستمی
پویایی
سطوح وابعاد چندگانه ومتقابل
تعدد انگیزش
احتمال پذیری
تعدد ریشه های علمی
توصیفی بودن
تعدد متغیرها
وفاق وسازواری(هیکس وگولت،1381،ص195).
دو جنبش نگرش سیستم
نگرش سیستمی با رشد وتوسعه دو جنبش جداگانه _که تقریباً هدف واحدی را دنبال می کردند_ هویت مستقل پیدا کرد 1.نظری عمومی سیستمها 2. علم کنتنرل وارتباطات(سابیرنتیک).(رضائیان،1384،ص12).
تالکوت پارسونز با استفاده از مفاهیم سیستمی «نظریه عمومی سیستمی» رابیان می کند.(بهرنگی 1382،ص192).
هدف نظریه ی عمومی سیستمها،کشف قوانین ونظم ذاتی انواع پدیده هاست از این رو می توان آن را سیال ترین نظریه ی سیستمی به شمار آورد زیرا در چارچوب نظری آن هیچ نظریه ی قاطعی ارائه نشده است (رضائیان،1384،ص15).
علم کنترل واتباطات در حیوان وماشین اندکی بیش از نظریه عمومی سیستمها مطرح شده است.این علم ماهیتی میان رشته ای دارد واز علوم مهندسی،کامپیوتر،ریاضیات و... بهره وافر برده است تا اصول وقوانینی کلی رل تنظیم کند که بتوان بر اساس آنها پدیده ی کنترل وارتباطات را خواه در موجودات زنده وخواه در سیستمهای بی جان بررسی ومطالعه کند.نوربرت وینراز پایه گذلران اصلی این علم آنرا علم کنترل وارتباطات در حیوان وماشین نامیده است(همان،صص17.18).
ویژگی های منسوب به سیستمهای سایبرنتیک عبارتند از:پیچیدگی،پویایی،احتمال گرا بودن،وابسته به یکدیگر بودن وباز بودن(هیچینز،1376،ص24).
انواع نظریه سیستمی
چالز وست چرچمن در بحث از نظریه ی سیستمی معتقد است که فقط یک نظریه سیستمی وجود ندارد بلکه نظریه ها متعددند.4 نوع اندیشه ی مختلف را مطرح می کند که در واقع مبانی سیستمی را ارائه می دهند.
الف:نظریه طرفداران کارایی در بررسی سیستم.طرفداران این نظریه معتقدند بهترین طریقه بررسی سیستم سازمانی آن است که ابتدا نقاط مسئله خیز آن را شناسایی کنیم وبعد از شناسایی قدم پیش گذاشته عوامل مسبب عدم کارایی را از میان برداریم.
ب.نظریه طرفداران کاربرد دانش در بررسی سیستم ها. طرفداران این نوع نظریه ادعا دارند که برای بررسسی وتوصیف کار یک روش علمی واصولی استفاده کرد و«مدل» ویژه ی آن سیستم را ارائه داد.دانشی که در این راه به کار می گیرند گاهی ریاضیات، زمانی اقتصاد وزمانی علم رفتار از قبیل روانشناسی وجامعه شناسی است.
ج.نظریه نوع دوستان (تنوجه به عواطف واحساسات انسانی).این دسته را عقیده بر این است که سیستم ها همان انسان ها هستند واصولی ترین نظریه ی سیستمی،آن نظریه ای است که در وهله اول به ارزش های انسانی یعنی آزادی،حرمت،شان ومقام انسان توجه بیشتری مبذول دارد.علاوه بر آن نظریه ی سیستمها باید از تحمیل هر نوع طرح وهر نوع مداخله خودداری کند.
د.نظریه مخالفین طرح (ضد طرح ها).ارائه دهندگان این نظریه معتقدند تهیه هر نوع طرح شخصی یا به اصطلاح منطقی،کاری بی معنا،خطرناک ونادرست است.از نظر آنها نظریه ی صحیح سیستمها زندگی در آنها وعمل بر اساس تجربه ی شخصی است به شرط آنکه نخواهیم با طرح های ریاضی تغییری در آنها به وجود آوریم.مخالفان طرح را دسته های مختلفی تشکیل می دهند ولی اکثریت با کسانی است که معتقد ند تنها نشان مدیریت واقعی در سازمان تجربه وزیرکی مدیراست.(گلشنی فومنی،1382،ص116).
سازمان ها به عنوان سیستم
کلید درک سازمان به عنوان سیستمهای باز شناخت این موضوع است که سازمانها با محیط خود در تعاملند موضوع متداولی که در تئوری سازمان وجود داشته این است که اکر سازمان خواهان بقا وافزایش اثر خود است باید خودرا با محیط تطبیق دهد.یکی از تعاریف عمومی محیط را به عنوان ترکیبی از موسسات یا نیروهایی که بر عملکرد سازمان تاثیر گذاشته وسازمان کنترلی کمی بر آنها دارد ویا اینکه اصلاً کنترلی بر آنها ندارد تعریف کرده اند.(رابینز،1376،ص178).
اختصاصات سازمان اداری در تحلیل سیستمی به شرح زیر است.
1. سازمان سیستمی است مرکب از تعدادی زیر سیستمهای بهم وابسته مرتبط.
2. سازمان یک سیستم باز وپویا است.
3. سازمان در جهت تعادل راه می پوید.
4. سازمان سیستمی است با هدفها،مقاد وکارکردهای متعدد که بعضاً با هم در تعارضند.(بهرنگی،1382،ص172).
ویلفرد براون وانواع نظریه های سیستم سازمانی.
ویلفرد براون پژوهشگر علوم اجتماعی که دارای تجربیات فراوان در سازمانهای صنعتی است معتقد است که اصول تشکیلات اجتماعی یک سازمان حاصل تلفیق سه سیستم اجتماعی با یکدیگر است که عبارتند از سیستم اجرایی،سیستم نمایندگی وسیستم قانونی.
سیستم اجرایی نمایانگر تشککیلات سازمانی است با نمودار وچارت سازمانی ،سلسله مراتب ونقش ها ومقام های آن مشخص می گردد.نظریات شخصی دخالتی در سازمان ندارد.سیستم نمایندگی. وقتی سیستم اجرایی پیاده شد در بطن این سیستم،سیستم نمایندگی به وجود می آید.سیستم نمایندگی انتقال انتقال دهنده ی نظریات اعضای سازمان به کادر رهبری است.
سیستم قانونی.در این سیستم از چهار گروه سازمانی تشکیل شده:سهامداران،مدیران،مشتریان ونمایندگی کارکنان.براثر ترکیبی از اقتدار واختیارات چهار گروه فوق شرکت،موسسه یا کارخانه ای به وجود می آید وشروع به کار می کند.تدوین مقررات وآئین نامه های سازمانی بستگی مستقیمی به نظرات چهارم گروه دارد. (گلشنی فومنی،1382،ص117).
سازمان ها به مثابه سیستمهای حقوقی(منطقی)-rational. سازمان ازآن نوع مشارکت بین انسانها بوجود می آید که هوشیارانه وبا قصدوهدفمند است(بارنارد).سازمان ها واحدهای اجتماعی(گروه های انسانی)هستندکه با قصد خاص بنا شده تا به هدفهای معینی نایل آیند(اتزیونی).(اسکات،1373،صص,47.48).سازمان ها جمع های هستند که در جهت نیل به هدفهای نسبتاً مشخص ونشان دادن ساختارهای اجتماعی که از میزان نسبتاًزیادی ازرسمی بودن برخوردارندهدایت می شوند(اسکات،1373،ص49)..سازمانها ابزاری هستندکه برای رسیدن به هدفهای خاص طراحی شده اند.(اسکات،1373،ص 59).
واژه منطقی به معنای محدود منطقی بودن فنی وعملکردی به کار میرودوبه حد سازمان یابی یک سری عملیات به نحوی که با حداکثر کارایی به هدفهای ازپیش تعیین شده هدایت شوند اشاره دارد.(اسکات،1373،ص,60)
در این نوع از سیستمها دو ویژگی برای سازمانها وجود دارندکه آنها را با دیگر انواع جمعها متمایز می سازد.
1.هدفمندبودن:هدفمندی که فعالیت هاوتعامل میان افراد سازمان را جهت حصول به هدفهای مشخص هماهنگ می سازد هدفها آنقدر مشخص می شوندکه بتوانند تعریفی روشن،خوب وشاخصی بدون ابهام برای انتخاب فعالیت ها فراهم می کند..(اسکات،1373،ص,60)
2.شکل رسمی داشتن:همکاری افراد آگاهانه واز روی قصد است.نقشها وروابط آنها مستقل از ارزشهای شخصی صاحبان مشاغل درون آن ساختار توصیف می شوندوشکل رسمی به خود می گیرد.قوانین ناظر بر رفتار می شود.رسمی شدن را می توان کوششی در نظر آورد که به قصد قابل پیشگویی کردن رفتار توسط معیاربندی وتنظیم آن انجام می گیرد..(اسکات،1373،ص,62)
مکاتبی که در این طبقه جای می گیرند:مدیریت علمی،مدیریت اداری،بوروکراسی ومباحثات سایمون درباره رفتار اداری.(اسکات،1373،ص,66)
سازمان ها به مثابه سیستمهای حقیقی(طبیعی)-natural.سازمان جمعهایی هستند که افرادشان در یک گرایش مشترک برای بقای سیستم مشارکت دارندواین اعضا در فعالیت های جمعی که به طور غیر رسمی به وجود می آیندبرای تامین بقای سیستم دست اندرکار می باشند.وتوجه به ساختار رفتاری دارند.سازمان ها به عنوان سیستمهای پویایی هستند که در وجودشان، تلاش برای بقا وحفظ خود به عنوان یک سیستم عجین گشته است.توسعه ساختارهای غیر رسمی از ابزارلازم برای حصول به چنین هدفی است.جمع را قادر می سازد تا از منابع انسانی اعضای خود بهره مند شود..(اسکات،1373،ص51)
نکات بارز سیستمهای حقیقی
1.پیچیدگی هدف:توجه به هدفهای سازمانی ورابطه آنها با رفتار اعضای سازمان.توجه به این رابطه بیشتر از روست که تحلیل گران سیستم حقیقی بیشتر توجه خود را بر رفتار سازمانی متمرکز می سازند وبه رابطه بین ساختارهای رسمی رفتارسازمانی اهمیت می دهند.نظر کلی آنها در مورد اهداف سازمانی این است که الف:بین اهداف بیان شده رسمی و هدفهای عملیاتی تفاوت وجود دارد.ب:تاکید بر اینکه اگر هدفهای بیان شده واقعاًدنبال دنبال شوند آنها هرگز تنها هدفهایی نخواهند بود که بررفتار افرادسازمان حاکم باشند.به این نکته توجه دارند که سازمان ها را نمی توان صرفاً تنها ابزار حصول به هدفهای مشخص دانست.سازمان ها متشکل از گروههای اجتماعی هستند که میکوشند خودرا با شرایط ویژه ای که در آن به سر می برند، وفق دهند وحفظ کنند.حفظ بقا هدف عمده ای است که بر سازمان ها حاکم هستند. (اسکات،1373،صص92_95)
2.ساختار غیر رسمی:تاکید دارند که تاثیر ساختار سازمانی بر رفتار افراد آن بیش از قوانین ومقررات جاری است.آنها معتقدند که ساختارهای به شدت متمرکز ورسمی شدن غیر موثر است.وحجم بسیاری از گرانبهاترین استعداد سازمان یعنی هوش وابتکار عمل اعضای خود را به تباهی می کشند.ساختارهای غیر رسمی عملکردهای مثبت دارند وبه اصلاح نارسایهای سیستمهای رسمی کمک می کند.(اسکات،1373،صص,95_97).
3.تحلیل وظیفه ای:این الگوفرض می کند که یک واحد اجتماعی (سازمان)نیازها وپیش نیازهای دارد که اگر بخواهد در حفظ موجودیت خودبه شکل موجود راسخ باشد باید آنها را برطرف کند..(اسکات،1373،ص,97)هر ساختاری دامنه ای از وظایفرا انجام می دهد وقتی یک ساختار معین بتواند عملکردی را مناسب با وظیفه انجام دهد می توان گفت برای آن وظیفه متناسب است.(اسکات،1373،ص,98)
مکاتب برگزیده:مکتب روابط انسانی،بارنارد،سلزنیک، سیستم اجتماعی پارسونز.(اسکات،1373,ص98)
سازمان ها به مثابه سیستمهای باز. تعریفهای پیشین سازمان را به شکل یک سیستم بسته یا یک سیستم جدا از محیط خود ومتشکل از مجموعه ای از افراد ثابت وکاملاًمشخص مورد توجه قرار می دهد.ولی سازمانها سیستمهایی بازند وبه جریان افراد افراد،اطلاعات ومنابع از خارج وابسته اند.محیط به سازمان شکل می دهدواز آنها حمایت ویا تهدیدودر آنها نفوذ می کند.دیدگاه سیستم باز به سازمان نه به عنوان ساختار رسمی ونه به عنوان موجودیتی پویا بلکه به به عنوان سیستمی مرکب از فعالیت های مرتبط می نگرد.سازمان ها سیستمهای از فعالیت های مرتبط هستند که ائتلافهای در حال تغییر از یک موقعیت به موقعیت دیگر را که توسط افرادبه وجود می آید پیوند می دهند.سیستمها در محیط دائم در حال مبادله با آن قرار دارند ودر آن کار می کند..(اسکات،1373،ص,52)
از الگوی سیستم باز این بینش اساسی حاصل می شود که سازمان ها کامل نیستند وهمگی متکی به تبادلات با دیگر سیستمها هستند همگی در برابر تاثیرات محیطی به عنوان شرطی برای بقای خود باز هستند.چشم انداز سیستمهای باز درباره ساختار سازمانی بر پیچیدگی وتغییر پذیری هر یک از اجزا وهمچنین بر ضعیف بودن پیوندهای میان آنها تاکید داردنگرش به اجزا بر این اساس است که آنها می توانندبه طور نیمه مستقل عمل کنند.محیظ به عنوان منبع نهایی برای مواد وانرژی واطلاعات درک می شودکه همگی برای دوام سیستم ضروری است..(اسکات،1373،ص,154)
مکاتب برگزیده:طراحی سیستمها،نظریه اقتضا،الگوی ویک در سازمان دهی. (اسکات،1373،ص144).
انتقادات وارده بر نظریه سیستمها
اگر چه مدیریت سیستمی دید مدیر را وسیع تر می کند ولی انتقاد مهمی که از این نظریه به عمل آمده است آن است که اعمال این گونه نگرش فهرست نمودن کلیه عوامل مرتبط وآثار آنها را نسبت به یکدیگر سنجیدن کار مشکلی است وامکان عملی آن به ویژه در جوامع در حال توسعه بسیار کم است. انتقاد دیگر انکه نظریه ی مدیریت سیستمی نوعی روش دیریت نبوده وتنها یک نگرش کلی است.این نظریه در زمینه روش هیچ چیز تازه ای عنوان نمی کند یعنی مدیریت سیستمی چهارچوب اندیشیدن را به مدیران اراته می کند ولی روش انجام دادن کار را به دست نمی دهدبه عبارت دیگر شعار مدیریت سیستمی این است:به محیط اطراف نگاه کن وسپس به مدد گروه های مختلف متخصصان وبا بهره گیری از مدیریت علمی ومدیریت علمی ومدیریت روابط انسانی مدیریت کن.
نگرش سیستمی چشم اندازی بسیار وسیع رادر بر می گیرد.چشم اندازی که نه تنها علوم فیزیکی، زیستی، روانی واجتماعی،بلکه مسائل متافیزیکی را نیز شامل می شود ولی گاهی وسعت نظر،ذهن انسان را دچار ابهامات ومعضلاتی می سازد.(تدبیری و رزقی،1384،ص84) دونقص عمده در رویکرد سیستمی وجود دارد یکی موضوع سنجش اهداف است ودیگری این است که آیا وسائل وامکانات نیل به هدف مهم هستند یا خیر.(رابینز،1376،ص62).
بهرحال دیدگاه سیستمی نباید به عنوان تنها داروی درد مد نظر قرار گیرد.چهارچوب سیستمی محدودیت هایی دارد.مهمترین محدودیت آن انتزاعی بودن آن است ودیدگاه سیستمی هر چیزی رابه چیز دیگر وابسته ومتکی می داند در حالی که شاید لازم است تا بصورتی دقیق به مدیران طرق ارائه شود که گویای تغییر، میزان.حدود تغییر اقداماتشان باشد.ارزش مفهوم سیستمی قبل از آنکه درباره ی مستقیم آن برای حل مشکلات سازمانی مدیران باشد بیشتر در چهارچوب مفهومی آن نهفته است(رابینز،1376،ص37).
نتیجه
نظریه سیستمی توجه خودرا به عواملی از قبیل روابط با محیط برای حصول اطمینان ازدریافت مداوم داده ها وتولید ستاده های قابل قبول،انعطاف پذیری در پاسخ به تغییرات محیطی،کارایی سازمان در تبدیل داده ها به ستاده ها،وضوح در ارتباطات داخلی، سطح تعارض در بین گروه های سازمانی ومیزان رضامندی شغلی کا رکنان معطوف می دارد.(رابینز،1376،ص60).
چنین به نظر می رسد که تئوری عمومی سیستمها ما را از قید وبند یا محدودیت های روش مکانیکی رها می سازد ودلیل های به دست می دهد تا بتوان بر آن اساس «اصول»مبتنی بر اندیشه «سیستم بسته» رانفی ورد کرد.این تئوری برای نظریه پردازان مدیریت وسازمان یک حوزه تفکر غالب ارائه می کند تا انها بتوانند تمام دانش های مختلف متعلق به رشته های علمی ذی رشته های علمی ذی ربط را در الگوی سیستمهای خود بگنجانند.(شفریتزوجی استیون اوت،1381،ص567).
تفکر با دیدگاهی کلی ماهیت روابط اجزا یک کل رابررسی نموده هر مورد رابر حسب شرایط محیطی آن بیان می کند،کل را فراتر ازمجموع اجزا آن می داند،روش ان در تحلیل امور دارای نظم وقاعده است،هر مورد را با توجه به ارتباط آن با هدف می سنجد، در بررسی هر مورد آینده آنرا در نظر دارد وبه بازگشت ناپذیری زمان، رعایت مکان وارتباط مداوم با محیط توجه می کند.از همجواری عناصر برای تحلیل ساختار بوجود آمده استفاده می کند.حالات مجسم موارد وتاثیر پارامترها و وجنبه ها ی عملی متغیرها را از زمینه های پیچیده نمایان می سازد وبالاخره بازدهی نهایی حاصل از ترکیب عامل در شرایط محیطی را پیش بینی می کند.(بهرنگی،1382،ص194).
مدیر با استفاده از الگوئی جدید از تفکر با عنوان تفکر سیستمی می تواند به اتکا مفهوم وموقعیت مکانی خودش به بررسی بپردازد.آثار ناشی از وجود یا عدم وجود آن جز را در روابط بین عناصر همجوار وغیر همجوارش بررسی کند وبه تاثیر مقام وموقعیت آن جز در تشکیک مفهوم کل از سازمان و امور مربوط به آن در جهت حصول به اهداف پی برد.(بهرنگی،1382،ص175).
نظریه سیستمی و کاربرد آن در سازمان آموزش و پرورش
نظریه سیستمها به مفهوم عام آن، از جدیدترین دیدگاههای بشری است که به دنبال منطق ارسطویی و منطق تجربی، تحت عنوان منطق سیستمی ارائه شده است.
نگرش سیستمی یا کل نگری در مقابل نگرش تجزیه گرایی نسبت به پدیده های هستی مطرح شده است.
نگرش تجزیه گرایی به دنبال شناخت پدیده ها، از طریق تجزیه به اجزای شناخت خصایص و مشخصات آنها بوده است و حال آنکه نگرش سیستمی یا روش کل نگری، به کل هر پدیده عنایت دارد و لذا روش سیستمی، یک روش کل نگر، گسترده نگر وغایتنگر است.
در اداره سازمانهای مختلف اجتماعی، و به بدنبال نظریه ها و شیوه های مختلف مدیریت و نظریه های سازمانی، در دهه اخیر، از نظریه سیستمی بهره گرفته شده و در مورد اهمیت این نگرش گفته شده است که هیچ اندیشه ای همچون تفکر سیستم توجه مدیران و صاحبنظران مدیران را به خود جلب نکرده است.
تعاریفی از سیستم
صاحبنظران تعاریف متعددی از سیستم ارائه داده اند، از جمله:
سیستم عبارت است از: مجموعه ای از عناصر، پدیده ها و واحدهایی که ضمن تحرک، با یکدیگر، پیوندهای سرشتی ارگانیک معینی را دارا هستند.
سیستم، مجموعه ای از عناصر واجزای مرتبط و وابسته به هم هستند که در حال کنش و واکنش متقابل می باشند.
سیستم عبارت است از: مجموعه ای از عناصر که با وابستگی متقابل به یکدیگر یک هیئت یا منظومه واحدی را تشکیل می دهند.
دقت در تعاریف فوق نشان می دهد که:
نگرش سیستمی بر این اصل استوار است که «هر چیزی وابسته است.»
اصطلاح سیستم مفهوم گسترده دارد و آنگونه که شامل مصادیق متعددی در علوم فیزیکی، زیست شناسی، اجتماعی و... می باشد.
اجزای سیستم با یکدیگر در ارتباط اند، هر گونه تغییر در هر جزء طبعاً در خصایص کلی سیستم تأثیر دارد.
در مورد انسان نیز این نگرش مطرح است زیرا نظام وجود آدمی بخشی از نظام هستی است که در درون خود سیستمها یا نظامهای کوچکتر یا زیرنظامها را در بر دارد.
سیستم باز و بسته:
سیستم بسته، سیستمی را گویند که با محیط خود به تعادل ثابت (استاتیک) رسیده باشد. در واقع، سیستم بسته صرفاً با استفاده از نیروهای داخلی و بدون ارتباط با عوامل و محیط برونی و خارجی به کار خود ادامه می دهند. مانند: دنیای بسته اتمها.
سیستم باز، سیستمی است که با محیط خود ارتباط داشته و به یک تعادل پویا (دینامیک) می رسد مانند: انسان که از محیط، هوا و غذا و و... دریافت می کند.
سیستم باز به علت ارتباط دائم با محیط به نظم و برخورداری از آن تمایل دارد.
سیستم باز از تغییرات محیطی متأثر شده و روی محیط اثر می گذارد. از مشخصات مهم سیستم باز، انعطاف پذیری و تطبیق با محیط، نظم دادن به خود، گرایش به حفظ خود در یک وضع پیوسته، اثرپذیری و اثرگذاری و... برای ادامه حیات سیستم را می توان برشمرد. سیستمهای زنده، نظیر موجودات جاندار و سازمانهای اجتماعی که به محیط بیرون نیازمندند و متکی به آن هستند، سیستمهای باز شمرده می شوند.
سیستم اصلی و فرعی:
محدوده و مرزهای یک سیستم قراردادی است؛ زیرا هر سیستمی می تواند جزئی از یک سیستم بزرگتر باشد.دراین صورت، سیستم بزرگتر را سیستم اصلی و سیستمهای تشکیل دهندهان را سیستمهای فرعی نامند.
پس سیستمهای فرعی خود نیز می توانند از سیستمهای کوچکتری به وجود آمده باشند. برای مثال، آدمی خود یک سیستم است که دارای سیستمهای فرعی نظیر سیستم اعصاب، سیستم گوارش، سیستم گردش خون و... است.
خصایص مشترک و کلی سیستمها:
کلیه سیستمها خصایص مشترکی دارند که می توانند در سیستمهای اجتماعی و آموزشی نیز راهنمای موثری محسوب گردند. این ویژگیهای مشترک عبارتند از: داده ها، فرایندها و بازداده ها.
الف) داده ها، درونداد، یا وارده
هر سیستمی از جمله سیستمهای اجتماعی برای ادامه حیات خویش چیزهای زیادی را از محیط به دست می آورد، مثلا، یک واحد آموزشی، دانش آموزان خود را از خانوادههای مختلف در مدرسه ثبت نام کرده، آموزش می دهد. نیروی انسانی و بودجه خود را از طریق اداره آموزش و پرورش تأمین می کند.
اینها و موارد دیگر که از بیرون به یک واحد آموزشی ارائه می گردد، داده ها یا درونداد نام دارد.
ب) فرایند (جریان گردش کار)
فرایند، تغییرات و فعل و انفعالاتی است ه به قصد تبدیل دروندا، به برونداد صورت میپذیرد. در واقع جریان فعالیت درون یک واحد آموزشی را که موجب تغییراتی در دانش آموزان می شود، فرایند گویند. زیرا از تمام دادهها که بودجه و معلم وتجهیزات و حتی خود دانش آموزان می باشند، درجهت اهداف استفاده می شود، وهمه فعالیتها متوجه تعلیم وتربیت، و در نهایت تغییر دانش آموزان می گردد.
ج) بازداده ها «بازده، برونداد، صادره»
داده هایی که به دورن سیستم وارد شود، تحت فعل و انفعلات لازم قرار می گیرد ویا در آنها تغییراتی ایجاد می شود، پس از خروج از سیستم بازده یا برونداد نامیده می شود.
بنابراین بازده در بعد وسیع، عبارت است از: محصول یک سیستم.
کودکانی که در مدارس با سواد می شوند و یا تعداد دانش آموزانی که در کلاس اول ابتدایی ثبت نام کرده و پس از دوازده سال تحصیل از نظام آموزش خارج می شوند، مثالهایی از اصطلاح بازده یا برونداد هستند.
د) باز خورد
منظور از بازخورد رابطه ای است که بین برونداد، درونداد و فرایند، یا عملیات سیستم برقرار می گرددتا براساس مقتضیات محیطی و نیازها، کار سیستم اصلاح گردیده و آن را در تعادل نگهدارد. وجود 37 درجه حرارت در بدن، نشان صحت و سلامتی جسم است و نشانه ای بر تعادل.
کاربرد نظریه سیستمی در آموزش وپرورش:
سازمانهای آموزش و پرورش از جمله سازمانهای اجتماعی هستند که هر کدام درعین حال که می توانند یک سیستم اصلی باشند، خود جزئی از یک سیستم اصلی نیز تلقی می شوند.
در نگرش سیستمی به نظام آموزش و پرورش، همه عناصر وعوامل آموزشی در ارتباط با هم و به صورت یک کل مورد توجه است.
دراین نگرش به رابطه نظام آموزشی با کل نظام اجتماعی توجه می شود و سعی بر آن است تا هماهنگی لازم، بین عناصر درونی سیستم برقرار گردد.
آنچه مدیران اموزشی باید توجه کنند، شناخت عوامل اصلی یک سیستم یا نظام آموزش و پرورش است.
از دیدگاه تحلیل سیستمی یک نظام آموزشی را از دیدگاه اهداف، برونداد، درونداد، فرایند، یاجریان گردش کار تعلیم و تربیت، بازخورد و زیر سیستم مورد بررسی قرار می دهند.
نگرش سیستمی واهداف آموزش و پرورش:
وجود هدفها و مشخص بودن توالی هدفهای نظام یا سیستم آموزشی به منزله وجود قطب نما در یک کشتی است.
هدفهای، دورنمای آینده وجهت نهایی و اصلی حرکتها، فعالیتها و فرایند آموزش و پرورش را نشان می دهد.اگر نظامی دارای هدفهای مشخص و صریح نباشد و ترتیب تقدم آنها، معین نگردد. این نظام یا سیستم فاقد معیارهای لازم برای ارزیابی عملکرد و اثر بخشی آن خواهد بود. پس در یک نگرش سیستمی، مدیران آموزشی با اهداف متعدد نظام آموزشی و تقدم توالی آنها، بخوبی آشنا خواهند بود و به این نکته توجه دارند، که حیات یک سیستم و دلیل وجودی یک نظام، تحقیق بخشیدن به اهداف آن است. در نگرش سیستمی، در یک نظام آموزشی، برای اجرای امر آموزش و پرورش، سازمانها یا نهادهای متعدد تأسیس می گردند، که خود متشکل از اجزاء و منابع مختلف می باشند.
نگرش سیستمی در یک واحد آموزشی:
اگر یک مدرسه را با این نگرش مورد تحلیل قرار دهیم، کلاسهای درس خرده سیستم، یا زیر سیستمی از مدرسه و مدرسه زیر سیستمی از سیستم وزارت آموزش و پرورش است و محیط یعنی، هر آنچه خارج از مدرسه است، فراسیستم نام دارد.
مدیران آموزشی با این نگرش، مدرسه را یک کل یا یک سیستم اجتماعی باز می بینند که همواره در حال ارتباط مداوم باعوامل بیرونی و درونی است و فرایند تعلیم و تربیت در مدرسه، با توجه به کمیت و کیفیت «درونداد» و «برونداد» صورت می گیرد. همچنین واحد آموزشی خود را خوب می شناسند و با اهداف آن اشنا هستند. تصور کامل وصحیحی از مدرسه دارند و به محیط اجتماعی، فرهنگی، فیزیکی که مدرسه در آن قرار دارد واقف اند و معتقدند که مدرسه با عوامل انسانی و شرایط فرهنگی و اجتماعی خود در تعامل و تأثیر و تأثر می باشند و لذا مسائل آموزش وپرورش واحد آموزی خود را با این نگرش، تحلیل و ریشه یابی نموده و به حل آن می پردازند.
در داخل مدرسه علاوه بر زیر سیستمهای کلاسهای درسی، می توان زیر سیستمهای دیگری چون گروههای درسی، معلمان و... را ملاحظه نمود.
نقش و شخصیت مدیران در یک سیستم اجتماعی (مدرسه):
یک رفتار یا یک عمل اجتماعی معین در مدرسه می تواند از عوامل نقش و شخضیت نشأت بگیرد که بعد نقش، از دیدگاه جامعه شناسی و بعد شخصیت از دیدگاه روانشناسی قابل مطالعه وبررسی است.
درواقع، یک سیستم اجتماعی نظیر مدرسه تحت تأثیر دو جهت عمده قرار دارد، جهت سازمانی وجهت شخصی.
نقش، جنبه پویا و فعال مقام و پست سازمانی است که تحقق هدفهای سازمان را موجب می شود و لذا مشخص می سازد که مسئول یک نقش چه کارهایی را باید انجام دهد یا ندهد.
نمودار زیر دو بعد را در یک سیستم اجتماعی نشان می دهد.
انتظارات نقش سازمان
سیستم یا نظام اجتماعی
نیازها شخصیت فرد
در بعد شخصی:
در یک نظام اجتماعی، فرد، شخصیت و نیازهای او قابل مطالعه است.
منظور از فرد، عضو یک سازمان اجتماعی است که رفتار وی، متأثر از تعامل شخصیت وی و نقشهاست.
منظور از شخصیت دراین بعد، خصایص کلی نسبتاً ثابت بدنی و نفسانی خود است که رفتار خاصی را موجب می شود.
منظور از نیازهای فردی در نمودار فوق، نیازهایی هستند که معمولاً به شخصیت شکل مشخصی داده، و رفتار خاصی را در خود براساس نیازهایش ظاهر می سازد.
در یک واحد آموزی مانند مدرسه مطالب گفته شده صادق است و رفتار هر فرد در مدرسه تحت تأثیر دو بعد نقش و شخصیت فرد قرار دارد و معمولاً رفتارها تابعی از تعامل دو بعد شخصی و سازمانی است.
نکته مهم اینکه، در سازمانهای اجتماعی نظیر مدرسه، رفتار هر فردعلاوه بر تأثیرپذیری از دو بعد شخصی و سازمانی، متأثر از ارزشهای اجتماعی و فرهنگی و شرایط محیطی نیز می باشد.
در یک مدرسه یا یک سازمان آموزشی، جریان مدیریت یا هر دو بعد سازمانی و شخصی سروکار دارد و این جریان به تعامل نیازهای شخصی و انتظارات سازمانی و توافق آنها با هم نیاز دارد.
منابع
اسکات،دبیلو ریچارد،سازمان ها سیستمهای حقوقی وحقیقی وبازجلد اول ترجمه محمد رضابهرنگی،تهران،مترجم1373
ایران نژاد پاریزی وساسان گهر سازمان ومدیریت از تئوری تا عمل.تهران. موسسه عالی بانکداری83
بهرنگی محمد رضا، مدیریت آموزشی وآموزشگاهی. تهران نشر کمال تربیت1382
تدبیری سیروس و رزقی رستمی علیرضا، سازمان ومدیریت(دیدگاه واصول). اسلامشهر.دانشگاه آزاد اسلامی84
دفت ریچارد ال.تئوری و طراحی سازمان ترجمه علی پارسیان وسید محمد اعرابی. تهران.دفتر پژوهشهای فرهنگی 77
رابینز استیفن، تئوری سازمان(ساختار،طراحی، کاربردها)، ترجمه سید مهدی الوانی،حسن دانایی فرد، تهران،نشر موج، 1376
راث،ویلیام، نگرشی سیستمی به ریشه ها وآینده تئوری مدیریت، ترجمه مهدی جمشیدیان، اصفهان، جهاد دانشگاهی، واحد اصفهان،1384
رضائیان علی، تجزیه وتحلیل وطراحی سیستم. تهران سمت 1384
رئوفی،محمد حسین،مدیریت عمومی وآموزشی.مشهد روان مهر 1381
سادو سکی و.ن، نظریه سیستمها (مسایل فلسفی وروش شناختی)ترجمه کیومرث پریانی تهران نشر تندر 1361
شفریتز.جی ام وجی استیون اوت تئوریهای سازمان:اسطوره ها.ترجمه علی پارسیان 1381
علاقه بند،علی، مبانی نظری واصول مدیریت آموزشی. تهران نشر روان1381
علاقه بند، علی، مدیریت عمومی. تهران نشر روان 1381
فون برتالنفی،لودویگ، نظریه عمومی سیستمها. ترجمه کیومرث پریانی،تهران نشر تندر1370
گلشنی فومنی، محمد رسول،جامعه شناسی سازمان ها وتوانسازمانی،تهران،نشر دوران 1382
میر سپاسی ناصر، مدیریت استراتژیک منابع انسانی وروابط کار،تهران،میر، 1381
نیکو اقبال علی اکبر بر گزیده نظریه های سازمان ومدیریت.تهران سمت 1378
وست چرچمن،چارلز،نظریه سیستمها.. ترجمه رشید اصلانی، تهران مرکز آموزش مدیریت دولتی
هیچینز،درک.کی،کاربرد اندیشه ی سیستمی،ترجمه رشید اصلانی،مرکز آموزش دولتی 1376
هیکس وگولت،تئوریهای سازمان و مدیریت..ترجمه گوئل کهن، تهران انتشارات اطلاعات1381
- لینک منبع
تاریخ: شنبه , 22 اردیبهشت 1403 (12:50)
- گزارش تخلف مطلب