امروز یکشنبه 02 دی 1403 http://file.cloob24.com
0

چکیده:

افزایش روز افزون فرار دختران از کانون گرم خانواده و پیامدهای مخرب آن بر فرد، خانواده و جامعه یکی از آسیب های جدی است که در سالهای اخیر گریبانگیر جامعه اسلامی ما شده است. عوامل مختلفی زمینه ساز خانه گریزی دختران می باشند. بر خلاف بر خی نظرات که فقط خانواده و یا اجتماع را به تنهایی در بوجود آمدن آن دخیل می دانند، در واقع می توان گفت فرار دختران یک پدیده چند علتی (multy factorial) است. بطوریکه عوامل مختلفی دست بدست هم داده و زمینه را برای بروز این پدیده بوجود می آورند.

تحقیقات نشان می دهد که سردی روابط عاطفی والدین،‌متارکه، طلاق، وجود ناپدری و نامادری، بی سرپرستی و بدسرپرستی، خشونت در خانواده، فقر اقتصادی و فرهنگی، اعتیاد، مشکلات روحی روانی، و افزایش ناهنجاریهای اجتماعی، از مهمترین عوامل بر انگیزاننده میل فرار ختران می باشد.

استحکام نظام خانواده، افزایش توان مالی خانواده های آسیب پذیر، آموزش به خانواده ها و جوانان در خصوص ویژگیهای دوران نوجوانی و بلوغ،‌ ایجاد مراکز رایگان مشاوره و مددکاری خانواده در مناطق آسیب پذیر، فراهم نمودان زمینه اشتغال نوجوانان در مراکز باز پروری، ‌توجه به زنان و دختران به عنوان قشر آسیب پذیر جامعه و استفاده از مددکاران و مشاوران با تجربه در مدارس از جمله راهکارهی پیشگیری از فرار دختران می باشد.

مقدمه:

پدیده خانه گریزی دختران به عنوان یک آسیب اجتماعی جدید مطرح می باشد. این پدیده می تواند باعث افزایش جرم و جنایت درجامعه شده و امنیت و سلامت اجتماعی را به مخاطره اندازد. فرار یا خانه گریزی یعنی ترک خانه به قصد عدم بازگشت بدن اجازه والدین یا سرپرست بنا به دلایل خانوادگی، اجتماعی وغیره.

بنا به گزارشهای آماری از نیمه سال 78 تا سال 83، در مجموع 3781 دختر خانه گریز در مراکز مداخله دربحران های اجتماعی کشور مورد پذیرش قرار گرفته اند. که این دختران یا به صورت خود معرف مراجعه کرده اند، یا ازمراجع قضایی وانتظامی به این مراکز ارجاع داده شده اند. (www.roshangari.net)

نتایج مطالعات، افزایش این پدیده را در سطح جامعه نشان می دهد، چنانچه در فاصله سالهای 78-65 شیوع این پدیده بیست برابر شده است. میانگین سن دختران فراری 16 سال است و همچنین بر اساس خبر گزاری جمهوری اسلامی ایران در طول سال 1380، تنها 4073 نوجوان فراری توسط مرکز ساماندهی کودکانو نوجوانان خیابانی معاونت امور اجتماعی و رهنگی شهرداری تهران در خیابانها شناسایی شده اند.که بیش از نیمی از آنها دختر هستند.بر اساس آمار نیروی انتظامی در چهار ماه آخر سال 1380، 6 هزار و 156 دختر فراری توسط این مرکز دستگیر شده اند. و این درحالی است که به دلیل زندگیپنهانی دختران فراری و جابجایی سریع آنها، دستیابی به آمار دقیق امکان پذیر نمی باشد. (ویژه نامه پیام زن، شماره 12،ص403)

در سالهای اخیر حرکت روبه افزایش این پدیده، بر نگرانیهای خانواده ها و جامعه افزوده است و پیامدهای منفی آن تاثیر بسیار نامطلوبی را برای خانواده و جامعه ایجاد کرده است که به سختی جبران می شودو یا هرگز قابل جبران نخواهد بود. اما به این موضوع درست فکر نشده که چرا جوانان و خصوصا دختران از خانه می گریزند؟در این مقاله درپی آنیم که با بررسی عوامل موثر بر خانه گریزی دختران و بیان پیامدهای فرار دختران راهکار هایی جهت پیشگیری و کاهش این آسیب اجتماعی ارائه نماییم.

علل خانه گریزی دختران:

عوامل مختلفی زمینه ساز خانه گریزی دختران می باشند.بر خلاف بر خی نظرات که فقط خانواده و یا اجتماع را به تنهایی در بوجود آمدن آن دخیل می دانند، در واقع می توان گفت فرار دختران یک پدیده چند علتی (multy factorial) است. بطوریکه عوامل مختلفی دست بدست هم داده و زمینه را برای بروز این پدیده بوجود می آورند. اما بطور کلی می توان عوامل موثر در فرار دختران را در سه دسته علل فردی، علل خانوادگی و علل اجتماعی مورد بررسی قرار داد که در ادامه به شرح هریک می پردازیم.

الف علل فردی:

1- اختلالات شخصیتی

اختلالات شخصیتی، یکی از مهمترین عناصر برای شناسایی عوامل فرار است. بر اساس مطالعه ها و بررسی های انجام شده، در تعداد زیادی از دختران فراری، این اختلالها به چشم می خورد.

پرخاشگری های گوناگون، رفتارهای ناسازگارانه، خودزنی (خودکشی) و رفتارهای نابهنجار دیگر، چه پیش از فرار و چه پس از دستگیری و در مراکز مداخله در بحران همه نشان دهنده وجود اختلال شخصیت در این افراد است.

2- اختلالات روانی:

از جمله اختلالات روانی زمینه ساز فرار دختران اختلال اضطراب و اختلال افسردگی می باشدکه مختصری به شرح هریک و تاثیر آن در فرار دختران اشاره می کنیم:

* اضطراب (anxiety):

هر فرد در زندگی خود ممکن است در شرایطی دچار اضطراب شود. اضطراب، مکانیزمی

است که برای بدن لازم و ضروری است.اما زمانی که اضطراب از حالت بهنجار خارج گردد، به اضطراب مرضی تبدیل می شود که حتی عیر طبیعی و برای سلامت فرد مضر است.اضطراب مرضی یعنی نگرانی پیشاپیش نسبت به خطرها یا بدبختی ها ی آینده، بصورت غیر طبیعی و همراه با احساس بی لذتی یا نشانه های بدنی تنش و منبع خطر پیش بینی شده که می تواند درونی یا بیرونی باشد.(دادستان، 1380، ص 59)

در بیشتر نوجوانان فراری، نشانه های اضطراب به چشم می خورد وآنان از این اختلال رنج می برند. یکی از ویژگیهای اضطراب، سر در گمی و ناتوانی در تصمیم گیری صحیح است. نوجوانی که اختلال اضطراب دارد، در زمان های حساس و هیجانی، هیچ کنترلی بر روی رفتار خود ندارد. او نمی تواند خود را آرام کند و تصمیم درستی بگیرد. بنابراین، کارهایی انجام می دهد که مشکلات او را بیشتر می کند و در نتیجه، بر اثر ایجاد شکاف میان او و خانواده و تمایل به دیگران، از خانه فرار می کند.

* افسردگی (depressing):

یکی دیگر از اختلالات روانی که در فرار دختران تاثیر دارد، افسردگی است. این اختلال به گونه ای است که بر توانایی های فرد اثر می گذارد، یعنی توانای های جسمانی، فکری، عاطفی، هیجانی، یادگیری و ارتباط ساده و طبیعی با دیگران و خانواده را در حد بسیار زیادی مختل می کند، در نوع شدید این اختلال گاه فرد تا ساعتهایی بی حرکت در گوشه ای می نشیند، در فکر فرو می رود که این شرایط با حالتهای غم و یاس، خستگی مفرط و خواب آلودگی و همچنین اضطراب همراه است. افسردگی یکی از شایعترین اختلالاتی است که دختران فراری با آن دست به گریبان هستند.(مهکام، 1383، ص 24)

3- ویژگیهای دوران نوجوانی و بلوغ:

یکی از مسایل مورد توجه در فرار دختران، سن فرار است. بر اساس آمار های موجود بیشترین تعداد فرار بین دوازده تا هجده سالگی است که این مساله درصد بالای فرار در سنین بلوغ را نشان می دهد. در این سنین احساسات و هیجانات شدید با بحران بلوغ همراه شده و نوجوان را وا می دارد که به دنبال هویت خود باشد و اغلب آن را در گروه همسالان خویش می یابد. از سوی دیگر، تعداد زیادی از مشکلات عاطفی، فرهنگی، فکری و شناختی که در دختران فراری دیده می شود، مشکلاتی است که معمولا در دوران نوجوانی و بلوغ بوجود می آید و از ویژگیهای این دوره به شمار می رود.

عدم توجه و برخورد نادرست بر خی والدین به ویژگیهای روانی و عاطفی فرزندان در این دوره مانند: زودرنجی و احساساتی بودن، کم رویی، گوشه گیری و درون گرایی، بر تری جویی و جلب توجه دیگران، باعث تزلزل شخصیت و هویت نوجوان شده و نوجوان بدلیل نداشتن هدف مشخص و الگو پذیری نادرست از دیگران، نیازها و دلبستگی های خود را در بیرون از خانه جستجو کرده و به دنبال آن خانه را ترک کرده و فرار می کند.

ب- علل خانوادگی:

.خانواده پیکره اصلی جامعه است و نقش مهمی در پرورش فرزندان دارد. والدین با ایجاد روابط سالم و دوستانه با فرزندان و توجه به نیازهای جسمانی و روانی آنان می توانند آنها را از لحاظ شخصیتی و روانی متعادل و سالم بار بیاورند. اما به اعتقاد بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان ریشه اصلی آسیبهای اجتماعی و از جمله فرار دختران، خانواده است. به عقیده آنان یکی از مهمترین عوامل فرار، سلب آرامش روانی و عاطفی فرزندان در محیط خانه و خانواده است.

عدم توجه به مسایل تربیتی فرزندان، وجود اختلافات زناشویی، طلاق، اعتیاد والدین، بی

سرپرستی و یا بدسرپرستی، زندگی با ناپدری و یا نامادری، خشونت در خانواده، تبعیض بین فرزندان، جمعیت زیاد خانواده، فقر اقتصادی، تعصبات وپایبندی به آداب رسوم قومی(خصوصا در ازدواج دختران)، ضعیف بودن اعتقادات مذهبی خانواده و سواد پایین والدین از جمله مهمترین عوامل خانوادگی موثر بر خانه گریزی دختران می باشد.

وقتی در خانواده به جای توجه به مسایل و نیازها ی فرزندان، فقر فرهنگی و تربیتی و رفتاری و اقتصادی و حاکم شود، دختران خانه را ترک می کنند. آنها به پندار خود می روند تا به یک زندگی بهتر و با وضعی مطلوبتر برسند و آرامش و محبت را تجربه کنند. اما خواسته و نا خواسته دجار انحرافات اجتماعی مثل اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، توزیع مواد مخدر، سرقت، تشکیل خانه های فساد و...می شوند.

نتایج تحقیقات انجام شده در خصوص خانه گریزی دختران نیز موید این مساله می باشد که مشکلات خانوادگی از جمله عوامل اصلی فرار دختران می باشد به عنوان مثال در تحقیقی که توسط سرهنگ «داوود جشان» با عنوان «علل فرار دختران از خانه» در مورد 120 دختر فراری در تهران انجام شده، در خصوص علل فرار، 36% دختران فراری، اختلاف با پدر و کتک خوردن از وی،5% اختلاف با برادر و کتک خوردن از او، 15% اختلاف با مادر و 3% ازدواج اجباری را ذکر کرده اند. 78% دختران فراری والدین معتاد داشته و85% از آنها دارای خانواده هایی هستند که حداقل یک نفر از آنها به جرم سرقت به زندان رفته است. عوامل دیگری همچون، تبعیض در خانواده (88%)، کنترل شدید والدین (82%)، اختلاف خانوادگی و احساس طرد شدگی از خانواده (84%) از دلایل دیگر فرار است. (ویژه نامه پیام زن، شماره 12، ص403)

ج- علل اجتماعی:

1- افزایش ناهنجاریها وضد ارزشهایی مانند بد حجابی و مدگرایی

هر اجتماعی، هنجار ها و نا هنجارها، ارزشها و ضد ارزشهایی دارد و بی شک افرادی که در این اجتماع زندگی می کنند، از این ازرزشها اثر پذیرند. در این میان اثر پذیری نو جوانان به مراتب بیشتر از بزرگسالان است. چراکه نوجوان هنوز هویت خود را کاملا بازشناسی نکرده و شخصیت او به ثبات و تکامل نرسیده است. او مانند جسم سیالی است که در هر ظرف و قالبی ریخته شود، شکل آن را به خود می گیرد. بنابر این، ارزشها و ضد ارزشها ی جامعه باید کاملا در مسیری باشد که نوجوان را برای یافتن هویت واقعی مذهبی و ملی خود یاری کند. در غیر این صورت بیشترین آسیب متوجه نوجوانان خواهد بود.

بد حجابی و مدگرایی که در ذهن و عمل بسیاری از افراد به یک هنجار تبدیل شده است، از جمله نا هنجاریهایی هستند که سبب می شوند تا نوجوانان شخصیت خود را بر اساس همین هنجار های غلط پایه ریزی کنند و به ستیز با خانواده و هنجار های آن برخیزند.

نتایج بدست آمده از پرونده های مراکز نگهداری و آمار موجود نشان می دهد که بیشتر دختران فراری از تهران، شیراز، مشهد، تبریز، اصفهان، مازندران و شهرهایی هستند که میزان بی بندو باری، مدگرایی و بدحجابی در آنان بیشتر به چشم می خورد. (مهکام، 1383، ص113)

2- فقر

حضرت علی (ع) می فر مایند: «گاه فقر به کفر می انجامد.»

فقر مادی یکی از عوامل بوجود آورنده پدیده خانه گریزی است.به نظر می رسد آمار فرار در خانواده های فقیر، بیشتر از خانواده های ثروتمند است. هرچند تفاوت بین آمار فرار خانواده فقیر و متول، خیلی زیاد نیست، ولی بطور کلی تعداد فرار در خانواده های تهی دست، بیشتر به نظر می رسد.

در بسیاری از خانواده ها، بر اثر نا توانی اقتصادی، نیازهای اصلی فرزندان از جمله تغذیه، پوشاک، بهداشت و... بر آورده نشده و مشکلات فراوانی مانند انواع بیماریها، سوء تغذیه، محرومیت از داشتن پوشاک مناسب و.. را بوجود می آورد. بر اثر بوجود آمدن مشکلات یاد شده، تعادل خانواده در موارد گوناگون به هم خورده و استرس و تنش میان اعضاء بالا می رود.

بسیاری از ترک تحصیل ها، کار کودکان در سنین پایین، سرقت، سوء استفاده از کودکان و فرار از خانه، به سبب فقر و تهی دستی در خانواده بوجود می آید.کودکی که از یک سو به سبب کمبودهای مادی به آرزوهایش نرسیده و از سوی دیگر، به سبب نداشتن امکانات برای رشد فکری و فرهنگی، فردی کوته فکر و ساده بار آمده است، قدرت تجزیه و تحلیل ضعیف تری نسبت به دیگر همسالان خود دارد و با اندک وعده ای حاضر می شود دست به هر کاری بزند.

3- اعتیاد

وجود اعتیاد سالیان درازی است که دامان جامعه ما بویژه نسل جوان را فرا گرفته و خواسته یا نا خواسته ابعاد آن گسترش یافته است. به گونه ای که امروزه برای بعضی از افراد، ‌صحبت کردن درباره معتادان و اعتیاد، مسئله ای عادی تلقی می شود. قرار گرفتن ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر به اروپا، همجواری با دو کشور پاکستان و افغانستان که از مهمترین مرکز تهیه و توزیع مواد مخد در دنیا می باشند، توطئه استعمارگران برای پخش مواد مخدر در کشور اسلامی ایران، وجود افراد سود جو و در آمد بالای حاصل از قاچاق مواد مخدر از جمله مهمترین عوامل گسترش مواد مخدر در کشور ما می باشد.

میزان وجود مواد مخدر در شهرهای گوناگون به گونه ای است که هر کس اراده کند، در چند ساعت یا حداکثر یکی دو روز، می تواند آن مواد را به دست آورد. در کنار برخی پارکها، گذر ها و بعضی از خیابانها ی شلوغ، خیلی از پخش کنندگان خرده پا، به راحتی مواد را در اختیار مصرف کنند گان قرار می دهند.بنابر این اعتیاد در هر جا و مکانی در کمین جوانان می باشد. و دختران فراری نیز از این گروه جدا نیستند.

دختران فراری ضمن اینکه خود مشکلات گوناگونی را تجربه کرده و انگیزه بیش تری برای اعتیاد دارند، گزارشها حاکی از آن است که تعدادی از دختران فراری به سبب تهیه مواد مخدر از خانه گریخته اند. زیرا در خانه، والدین اصرار به ترک اعتیاد آنان داشته اند وآنها به دلیل این که اعتیاد را ترک نکنند از خانه گریخته اند. از طرفی بر خی از دختران فراری بدلیل اعتیاد والدین و به خواسته آنان، مجبور به خرید مواد مخدر برای والدین معتاد می باشند. بنابر این اعتیاد خود و اعتیاد والدین یکی دیگراز عوامل موثردر خانه گریزی دختران می باشد.

4- رسانه های گروهی

رسانه های گروهی خصوصا رادیو و تلویزیون امروزه در زندگی مردم جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند. اما در این میان تلویزیون با بهره گیری از دو حس بینایی و شنوایی تاثیرگذار ترین عامل پس از خانواده بر روی فرد خصوصا نوجوانان و جوانان است.تلویزیون می تواند در مورد مطالب گوناگون آموزشهای مفیدی به مخاطبان بدهد. همچنین تلویزیون می تواند با استفاده از برنامه ها مختلف در هویت دهی به جوانان نقش ایفاکرده و الگوها و فرهنگ هایی را به جامعه مخاطبین معرفی نماید.

در واقع الگو پردازی و تاثیر پذیری مستقیم از تلویزیون و فیلم های به نمایش درآمده در ان، واقعیتی انکار ناپذیر است که در زمینه خانه گریزی هم این آثار کاملا به چشم می خورد.تعداد زیادی از دختران فراری اعتراف کرده اند تا زمانی که در بعضی از فیلم ها ندیده بودند نوجوانی به سبب دعوا با مادرش قهر می کند و از خانه خارج می شود، چنین راه حلی برای فرار به ذهن آنان نرسیده بود.آنها تنها با دیدن چنین فیلمی به فکر فرار افتاده اند تا از امر و نهی مادر خلاص شوند.

پیامدهای خانه گریزی دختران:

1- پیامد های خانه گریزی بر فرد:

فرهنگ اسلامی جامعه ما، اصولا فرار را قبول ندارد.چرا که فرار با ضریب 99% با آسیب همراه است. پدیده خانه گریزی دختران بیشترین آثار و آسیب ها را بر فرد فراری بر جای می گذارد. دختری که فرار می کند، پس از فرار، با حادثه های گوناگون و تجربه های ناگواری روبه رو شده و با خیلی مسایل و بزه ها آشنا می شود که بر شخصیت او اثر می گذارد. از طرفی تصورش بر این است که پل های پشت سرش خراب شده و راهی برای بازگشت به خانواده ندارد. و به این ترتیب دچار آسب های بسیاری می شود.

اختلالات روانی (مثل افسردگی، فشار های روانی، پرخاشگری) ‌اختلالات شخصیتی(تعارض شخصیتی، شخصیت مرزی، شخصیت نمایشی و شخصیت ضد اجتماعی)، اختلالات شناختی(احساس پوچی، بی هدفی، ناامیدی و...) و اختلالات رفتاری (سرقت، تکدی گری، روسپیگری،خود زنی و خود کشی و....) از جمله مهمترین آثار و پیامد های فردی فرار می باشد.که در اغلب دختران فراری این عوارض مشاهده و در برخی تحقیقات به آنها اشاره شده است.

2- پیامد های خانه گریزی بر خانواده:

از آنجا که خانواده و اعضای آن، نزدیکترین اشخاص برای هر فرد هستند، مشکلاتی که برای فرد بوجود می آید، بیشترین تاثیر رار پس از خود بر خانواده فرد می گذارد از جمله مهمترین پیامد های خانه گریزی دختران در خانواده، ایجاد مشکلات عاطفی و روحی روانی برای اعضاء‌خانواده خصوصا پدر و مادر است.تعداد زیادی از پدران و مادران به دنبال فرار دخترشان، دچار سکته، بیماریهای قلبی و امثال آن می شوند.

رفتار والدین پس از فرار فرزند در برخورد با سایر فرزندان نیز تغییر می کند. و بدون بررسی دقیق مساله فرار فرزندشان، شیوه تربیتی خود را تغیر می دهند. یا بر سختگیری و فشار های خود بر فرزندان می افزایند یا برعکس، بیش از حد معمول فرزندان خود را آزاد می گذارند که هر دو این رفتار ها به زیان دیگر فرزندان خواهد بود. الگو پذیری خواهر و برادران دیگر از رفتار فرد فراری از دیگر پیامدهای خانوادگی خانه گریزی می باشد.

3- پیامد های خانه گریزی بر جامعه:

پدیده خانه گریزی علاوه بر خود فرد و خانواده او، آسیب های فراوانی را به جامعه وارد می کند. افزایش مشکلاتی چون: اعتیاد، قاچاق، ‌فحشا، دزدی، دوستی های خیابانی، روسپیگری، آلودگی و بیماریهای جنسی از مهمترین پیامد های خانه گریزی بر جامعه می باشد که هر کدام از مشکلات یاد شده آسیب های متعددی را در جامعه بوجود می آورد که پرداختن به آنها در حوصله این بحث نمی باشد.

علاوه بر آن ضررهای اقتصادی که پدیده فرار دختران بر جامعه می گذارد، نباید نادیده گرفته شود. افراد زیادی در ارگانهای مختلف مثل دادگستری، نیروی انتظامی، بهزیستی و... در ارتباط با فرار از خانه فعالیت می کنند و هزینه های زیادی صرف این مساله می شود. که با در نظر گرفتن پیامدهای فرار مثل اعتیاد، بزهکاری و...می توان گفت که بخش زیادی از سرمایه های کشور صرف پدیده خانه گریزی و پیامد های آن می گردد و به عبارتی دیگر خانه گریزی به اقتصاد جامعه نیز زیان می رساند.

نتیجه گیری:

گرچه پدیده خانه گریزی دختران درنگاه اول پدیده فردی به نظر می رسد، اما با تو.جه به پیامدهای سوء آن در جامعه، تبدیل به یکی از آسیب های اجتماعی جدی در سالهای اخیر شده است. مسلما عوامل متعدد اقتصادی،‌فرهنگی و‌اجتماعی موجبات خانه گریزی دختران را فراهم می آورد، اما برخورد نا صحیح متولیان امر و عدم برنامه ریزی درست و منسجم در این زمینه را نباید نادیده انگاشت.

درطی سالهای اخیر برای پیشگیری اولیه و ثانویه از این آسیب اجتماعی مراگز مداخله در بحران های اجتماعی زیر نظر سازمان بهزیستی در شهر های بزرگ ایجاد شده، که به امر ساماندهی دختران فراری می پردازند. اما با وجود این شاهد افزایش این پدیده در جامعه هستیم و به نظر می رسد فعالیت بهزیستی و سایر ارگانهایی زیربط چندان موفقیت آمیز نبوده است و حتی برخی دختران با وجود ساماندهی مراکز مداخله در بحران و... اقدام به فرار مجدد می کنند.

اما واقعیت این است که هیچ یک از دختران جامعه ما دوست ندارند فضای خانه را با همه سختی ها و مشکلاتش رها کرده وبا «فرار» در منجلابی از فساد و تباهی بیفتند. هیچ یک از دختران دوست ندارند زندگی را در «سراب» و تنهایی تجربه کنند. اما یکسری شرایط و عوامل در جامعه و خانواده (چناکه در بخشهای قبل اشاره شد) آنها را نا خواسته به سمت خانه گریزی سوق می دهد.

دختران فراری از روز اول فراری و خیابانی نبودند. اگر زندگی آنها را بررسی کنیم می بینیم پدر و مادر نداشتند، یا والدین معتاد داشتند، یا فقر اقتصادی در این امر دخیل بوده است. دختری که امروز از خانه به لحاظ اوضاع بد اقتصادی، اعتیاد والدین، ازدواج اجباری و.. فرار می کند، وقتی با سرزنش و تحقیر و تهدید والدین روبه رو شد و جامعه هم به جای حل و پرداختن به مشکل، او را انگشت نما کرد، مسلما تبدیل به زن خیابانی، معتاد، دزد و حرفه ای سابقه دار می شود. و در واقع می توان گفت همه این آسیبها به نوعی با هم در ارتباط هستند.

بنابراین مسئولین امر می بایست پدیده خانه گریزی دختران را یک آسیب جدی قلمداد کرده و در جهت کاهش آن اقدامات اساسی انجام دهند. البته برای پیشگیری بهترو بیشتر همه جامعه باید فعالیت کنند. مطبوعات، صداو سیما،‌ خانواده ها،‌متولیان امر فرهنگی و مدرسه و... می توانند در پیشگیری از این آسیب اجتماعی موثر باشند.

در پایان به منظور پیشگیری و کاهش این پدیده پیشنهاداتی به دست اندرکاران امر ساماندهی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی بشرح ذیل ارائه می گردد:

پیشنهادات:

- استواری و تحکیم کانون خانواده با ارائه آموزش های مختلف

- افزایش توان مالی و فرهنگی خانواده ها ی آسیب پذیر

- حمایت از حقوق اجتماعی زنان به عنوان قشری که ضریب آسیب پذیری آنان بالاست

- آموزش به والدین در خصوص نحوه رفتار با فرزندان از طریق رسانه ای گروهی خصوصا رادیو و تلویزیون

- آموزش به والدین و نوجوانان در خصوص شناخت دوران حساس بلوغ و نوجوانی

- فراهم نمودن زمینه اشتغال سالم و مناسب برای دخترانی که دوره باز پروری را در مراگز بازپروری سپری کرده اند

- استفاده از مددکاران و مشاوران با تجربه در مدارس

- استقرار مددکاران در پارکها، ترمینالها، راه آهن برای شناسایی دختران فراری

- رفع موانع قانونی برخورد با والدینی که کودک خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهند

- ایجاد مراکز مددکاری یا مشاوره خانواده بصورت رایگاه یا هزینه های خیلی کم در مناطق آسیب پذیر

- انجام تحقیقات گسترده درباره علل خانه گریزی و علل فرار مجدد

- برخورد جدی و قانونی با بی بندو باری و بدحجابی در جامعه

و در پایان گفت بررسی ابعاد مختلف پدیده های اجتماعی از جمله خانه گریزی دختران، نیاز به انجام تحقیقات میدانی گسترده با بهره گیری از محققان، روانشناسان،‌مددکاران اجتماعی و... دارد و با یک تحقیق یا یک مقاله نمی توان به همه ابعاد پرداخت. در این مقاله نیز فقط بخشی از پدیده خانه گریزی یعنی مهمترین دلایل و پیامدهای خانه گریزی مورد بررسی قرار گرفته است که قطعا خالی از اشکال نخواهد بود. امید که مطالب ارائه شده بتواند قدمی هر چند کوتاه در کاهش این معضل بردارد.

منابع:

1- بازیاری میمندی، مهتاب (1381)، بررسی مقایسه ای ویژگیهای شخصتی، عوامل تنیدگی زا، شیوه های مقابله، شرایط اجتماعی اقتصادی دختران فراری و غیر فراری» پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت ندرس، دانشکده علوم انسانی

2- پیام زن ویژه نامه زن در جمهوری اسلامی ایران، دفتر دوم، سال سیزدهم، شماره دوازدهم، اسفند 83

3- درخشان نیا. فریبا (1381) «بررسی نگرش مردم نسبت به نگهداری دختران فراری در مراکز بهزیستی» پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

4- صمدی، فرزانه (1377) «بلوغ و دگرگونی های آن»، تهران، انتشارات رشد

5- محمدی، زهرا «بررسی آسیب های اجتماعی زنان در دهه (1380-1370) انتشارات روابط عمومی شورای فرهنگی اجتماعی زنان

6- مهکام، ‌رضا،(1383) «خانه گریزی دختران»، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com