امروز جمعه 25 آبان 1403 http://file.cloob24.com
0
چکیده:
متاسفانه تدریس انشا با شیوه های خلاق،که دانش آموز را در نوشتن ماهر و توانا کند در هیچ یک از مقاطع تحصیلی کشور ما رایج نیست و به همین علت دانش آموزان اغلب از این درس گریزانند و بسیاری از آنان تا آخرین سال تحصیلی انشا نوشتن را یاد نمی گیرند شاید هم انشارا درسی بیهوده می دانند و یا تصور می کنند این درس را برای آزار آنان در برنامه درسی گنجانده اند. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش دلفی* به جمع آوری اطلاعات در زمینه ی علل ضعف دانش آموزان در درس انشا و پایین بودن خلاقیت آنهاپرداخته ایم وبه اختصار برخی موانع خلاقیت را که با ضعف انشا بی ارتباط نیست مطرح نموده ایم.ودر بخش دوم راهکار هایی را برای رفع این نواقص ارائه کرده ایم.ودر بخش پایانی شیوه های نوین تدریس انشا را مطرح نموده، که بدون شک این شیوه ها تاثیر مستقیم در پرورش خلاقیت دانش آموزان دارد.به امید آنکه تجارب ناچیز اینجانب مورد استفاده قرار گیرد.
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
*در این روش برای بررسی مشکل و تدوین راه حل از افراد صاحب نظر در این رشته از قبیل کارشناسان،نویسندگان،معلمان موفق و درمرحله بعد از دانش آموزان برتر المپیادهای ادبی ودانش آموزان نویسنده یا شاعر نظر خواهی می شود.مجددا" جمع بندی نظریات بدون ذکر نام و بصورت چرخشی ادامه می یابد تا بعد از یک تبادل نظر جامع سند نهایی تدوین شود.لذا این روش دو ویژگی مهم دارد:
1-حل مشکل بطور ریشه ای 2-واقع گرایی بالا
از محاسن روش دلفی این است که اولا" لزومی ندارد افراد صاحب نظر و دخیل در تصمیم گیری در یک جا جمع شوندکه این بااستفاده از امکانات ICT فراهم است.ثانیا" نظرات وسوالات بدون ذکر نام توزیع می شود که درکاهش تعصبات واعمال نظرهای شخصی بسیارمهم است.ثالثا"،درگیر کردن گروههای مختلف صاحب نظر در مسئله تعریف شده سند نهایی بسیار واقع بینانه

مقدمه:
توضیح درباره فواید نوشتن و اینکه هر انسان کار آمد روزی بتواند بنویسد شاید کار بی فایده ای باشد چرا که ضرورت این امر به همگان روشن است اما انگار در برنامه ریزی جدید درسی این مهم فراموش شده است و بدیهی است که اگر دانش آموزان هر هفته چند ساعتی را به موضوع انشایی فکر نکنند ودرباره آن ننویسند بعد از مدتی مهارت نوشتن در آنها ضعیف می شود. وبرای بر آوردن ساده ترین نیازهای نوشتاری خود دچار مشگل خواهند شد. ضمن اینکه نوشتن،مزایای جانبی دیگری،مانندپرورش خلاقیت، تفکر و مطالعه نیز دارد و برای خوب نوشتن در مرحله اول باید خوب ببینند و مرحله دوم با دقت گوش کنند و در مرحله سوم آنچه را که دیده و شنیده اند بتوانند خوب بیان کنند و در مرحله پایانی اینها را بنویسند و تا زمانی که دانش آموز مراحل قبل را به دقت تمرین نکند در مرحله ی نوشتن موفق نخواهد بود.
اگر دانش آموزان یک جامعه نیاموزند چگونه ذهن خود را به جریان در آورند و روح سیال خود را به تکاپو وادارند حتی اگر به مدارج بالای علمی نیز دست یابند بی شک سرنوشت غم انگیزی در انتظار آنها خواهد بود چرا که انشا به عنوان یک سیستم ذهنی باز می تواند زیبا ترین آموزنده آزادی باشد. و محیطهای آموزشی باید جهت پرورش خلاقیت فرصتهای مختلفی را برای کودکان فراهم نمایند چرا که با به کارگیری روشهای درست پرورش خلاقیت، دانش آموزان در سطوح مختلف هنر، علم و خلاقیت را یاد می گیرند. قبل از ورود به بحث اصلی ذکر این نکته لازم به نظر میرسد که مبنای پرورش خلاقیت تخیل می باشد اما متاسفانه برخی از مربیان تخیلی بودن دانش آموزان را امری مضر می دانند در صورتیکه تاثیر بسزایی در امر خلاقیت می گذارد. با توجه به عللی که دانش آموزان برای ضعف خود در انشامطرح نموده اند‍‍‌(به روش دلفی) در می یابیم که محیط آموزشی مخصوصا معلم می تواند تاثیر مهمی در رشد خلاقیت و تقویت قوه ی تفکر داشته باشد.به همین جهت در این مقاله ابتدا به تعریف خلاقیت و موانع آن پرداخته ایم و سپس درس انشا را به عنوان یکی از راههای پرورش خلاقیت مطرح کرده ایم در این راستا ابتدا علل ضعف دانش آ موزان را در این درس، که بی ارتباط با موانع خلاقیت نیست،بررسی کرده ایم. سپس به ارائه ی راهکار هایی برای رفع این موانع پرداخته ایم. و در قسمت پایانی مقاله روشهای نوین تدریس انشا را که به طور مستقیم با پرورش خلاقیت در ارتباط است شرح داده ایم.
خلاقیت
خلاقیت به معنای خلق و آفرینش اندیشه ها، متفاوت نگریستن به امور و ابداع راه حلهای جدید برای یک مساله است. خلاقیت تشخیص و بیان مساله و ارائه راه حلهای جدید برای آن است. این توانایی در بشر به اندازه حافظه عمومیت دارد و می توان آن را با روشهای معین پرورش داد. به گفته ی اندرسن " خلاقیت در کودکان امری همگانی است در حالیکه در بین بزرگسالان تقریبا وجود ندارد. خودبخود این سوال پیش می آید که بر سر این توانایی بشر چه پیش آمده است."
مهمترین موانع خلاقیت:
الف) موانع فردی ب) موانع اجتماعی (مدرسه و خانواده)
1- موانع فردی:
برخی عوامل فردی که باعث عدم رشد خلاقیت می شوند عبارتند از: عوامل روانی، بیولوژیک و فیزیولوژیک.
برخی موانع روانی و فردی که در رشد خلاقیت تاثیر دارند عبارتند از:
1- تاکید بر محفوظات ذهنی و حافظه
2- ترس از شکست و ریسک پذیر نبودن
3- عدم شفافیت در اهداف
4- عدم اعتماد به نفس
5- نداشتن پشتکار و مقاوم نبودن
6- خجالتی و کم رو بودن
7- اعتقاد به ارثی بودن خلاقیت
8- منفی گرایی و داشتن تصور منفی از خود
9- عدم تمرکز ذهنی
10- استراحت طلب بودن
11- انعطاف پذیر نبودن
12- تمایل به هماهنگ بودن با دیگران
13- عدم تحمل مخالفت و تضاد
2- موانع اجتماعی
1- عدم شناسایی و استفاده از مربیان خلاق و نوآور
2- مقاومت در برابر طرحهای جدید
3- اجرای روشهای تدریس سنتی
4- برقرای مقررات خشک انضباطی
5- توجه به نمره گرایی به جای توجه به فعالیتهای نوآورانه
6- انتقاد مکرر از رفتار دانش آموز
7- عدم مشارکت فعال دانش آموزان در فعالیتهای آموزشی
8- بی توجهی به تخیلات دانش آموزان و عدم شناسایی علایق آن ها
9- نبود امکانات کافی برای رشد خلاقیت
علل ضعف انشا:
اشکالات مربوط به درس انشا در واقع از همان سالهای اول دبستان که کودکان این درس را با جمله نویسی شروع می کنند پدید می آید برخی از معلمان دانسته یا ندانسته کمترین اهمیتی برای تمرینهای کتاب فارسی قائل نیستند و پس از آنکه چند بار از روی درس خوانده شد شخصا پرسش ها را در کلاس پاسخ می دهند تا دانش آموزان در کتابهایشان بنویسند اغلب دانش آموزان این کلاسها چون متن درس را درک نکرده اند بدیهی است که قادر نخواهند بود جملات محکم و زیبایی بسازند یا برداشتهای خود را از موضوع درس در چند جمله بنویسند یا بیان کنند این دانش آموزان همان هایی هستند که در سالهای بعد برای نوشتن انشا شب هنگام به سراغ والدینشان می روند تا صبح روز بعد در کلاس نمره ی خوبی به دست آورند.در حالی که اگر انشا را به مثابه ی روح سیال و جریان ذهنی دانش آموزان در نظر بگیریم می بینیم بی توجهی به این درس چه خسران عظیمی در بر دارد و تاکنون هم چه زیان عظیمی را متحمل شده ایم.و اما مهمترین علل ضعف دانش آموزان که با روش دلفی گردآوری شده است عبارتند از:
موضوعات انشا عموما تکراری و خسته کننده است و معلم توضیحی درباره ی موضوع انشا سر کلاس ارائه نمی دهد.
1- به درس انشا و نگارش بهای کمتری نسبت به دروسی نظیر ریاضی، زبان، فیزیک و.... داده می شود و همین امر سبب کمبود در این زمینه است.
2- معلمین اهمیت درس انشا را برای دانش آموزان بازگو نمی کنند و چه بسا دانش آموزان انشا را امری بیهوده تلقی می کنند و انگیزه کافی برای این درس ندارند.
3- برخی دانش آموزان از نمرات کم انشاء سرخورده می شوند و رغبتی به نوشتن دوباره ندارند و دیگر اینکه معلمین برای نوشتن انشا حجم خاصی را مشخص می کنند به عنوان مثال می گویند باید بیشتر از ده خط بنویسید. حال آنکه این شیوه اشتباه است.
4- دلسوزی بی جای والدین در درماندگی فرزندان خود از نوشتن انشا که با کمترین خواهش و اصرار فرزند خود از نوشتن انشا که با کمترین خواهش و اصرار فرزند حاضر می شود کار او را خود بر دوش بگیرند.
5- بی توجهی به فرهنگ کتابخوانی در اکثر خانواده ها به دلیل گرفتاریها و مشکلات، زیرا اگر پدر و مادر قسمتی از اوقات فراغت خود را صرف خواندن کتابهای مفید و سودمند کنند می توانند عاملی برای ترغیب فرزند به امر مطالعه باشد.
6- سطح مطالعه در میان دانش آموزان بسیار کم است و آنها علاقه چندانی به خواندن کتابهای مفید غیر درسی ندارند و همین کمبود اطلاعات باعث ناتوانی آنها در نوشتن می شود.
7- دیده شده است دانش آموزی به علت اینکه نوشته اش خودش را راضی و خرسند نکرده از بیم دانش آموزان و احیانا تمسخر آنان، سرزنش معلم و حتی نمره بد را به جان می خرد و به بهانه اینکه انشایش را نیاورده یا ننوشته، از خواندن انشا سرباز می زنند و کم کم این عقده در او شکل می گیرد که نمی تواندچیز خوبی بنویسد.
8- استفاده های مکرر از این ساعت درسی برای جبران دروس عقب افتاده.
10- عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی مثل فیلم و تصویر و عدم تنوع ساعتهای انشا.
انواع تفکر:
قبل از اینکه به بیان راهکار های خلاقیت و روشهای تقویت انشا بپردازیم ابتدا انواع تفکر را به اختصار توضیح می دهیم: تفکر را می توان به دو دسته همگرا و واگرا تقسیم نمود و تفکر واگرا به معنای ارائه راه حلهای جدید در حل مساله است در تفکر واگرا خلاقیت مطرح است و تفکر همگرا به معنای ارائه راه حلهای قدیمی در برابر یک مساله است تفکر همگرا همان تفکر منطقی است. در تفکر همگرا امکان اشتباه نیست و در تفکر واگرا و خلاق به فرد فرصت اشتباه داده می شود فردی که دارای تفکر خلاق است سعی می کند عناصر و اجزای نامربوط را به هم متصل کند.
در سیستم آموزشی این دو نوع تفکر را می توان به صورت موازی و از طریق فعالیتهای مختلف پرورش داد. و لزوما یکی بر دیگری مقدم نیست. معلم می تواند در یک درس، تفکر همگرا و منطقی را مطرح کند و در دروس دیگر از تفکر واگرا استفاده نماید و به دنبال تقدم و تاخر نباشد. و معلم نباید خود و یا دانش آموز را محدود به یک چارچوب خاص نماید که این خود از موانع خلاقیت می باشد.
راهکارهای پرورش خلاقیت
1- تشویق و ترغیب دانش آموزان و همکاران نوآور و خلاق
2- توسعه روشهای خلاقانه در امر تدریس
3- ایجاد اتاق فکر در مدارس
4- در صورت امکان گذراندن واحد درسی با عناوین خلاقیت و نوآوری
5- برگزاری نمایشگاههایی از آثار خلاقانه همکاران و دانش آموزان
6- معرفی چهره های خلاق و نوآور در سطح منطقه
7- تقویت و آموزش مهارتهای مثبت نگری و فراتر نگری
8- توجه به ایده های جدید در مدارس و مهارت ایجاد مساله
9- آماده سازی بستر مناسب برای نوآوری در فعالیتهای گروهی دانش آموزان
شیوه های بهبود انشا:
1- از محدود کردن دانش آموزان به موضوعی خاص بپرهیزیم و فکر او را در چارچوب و فضای بسته ای قرار ندهیم چرا که با دادن موضوعات تحمیلی انشا به دانش آموزان از آن ها سلب آزادی کرده ایم و ذهنشان را مجبور کرده ایم که مطابق میل ما به جریان بیفتد و این در ذهن پایدار نمی ماند بیشتر باید از موضوعات اختیاری و مورد علاقه دانش آموزان استفاده کنیم.
2- بهتر است معلم ابتدا درباره موضوع انشا چند سطری برای دانش آموزان توضیح بدهد و مطلب را روشن کند چرا که معلم ادبیات باید الگوی تربیتی و آموزشی دانش آموزان باشد و در نوشتن انشا و قطعات ادبی بر همه اشراف داشته باشد.
3- باید دانش آموزان را به این امر مهم آگاه کنیم که نویسندگی و نگارش در زندگی شخصی و اجتماعی آنان نقش مؤثر و با ارزشی دارد و تمام اندوخته هایشان به چگونه نوشتن آنان بر می گردد زیرا ضعف نگارش در دیدگاه مردم بیسوادی تلقی می شود.
4- توجه به محتوای انشا صرف نظر از حجم آن و در نظر گرفتن خلاقیت و ابتکار دانش آموزان.
5- مطالعه والدین در منزل موجب تشویق فرزندان به این امر می گردد و اهمیت مطالعه را برایش بیشتر آشکار می سازد.
6- بهتر است به طور مستقیم از انشای دانش آموزان انتقاد نشود بلکه به او پیشنهاد بدهیم به عنوان مثال بگوییم اگر این جا را این گونه بنویسی بهتر نیست؟ و این روش باعث می شود که دانش آموز فکر کند معلم از اول تا آخر انشایش را گوش می کرده و برای سخن او اهمیت قائل بوده است.
7- عدم استفاده مکرر از ساعت انشا برای جبران درسهای عقب افتاده دیگر.
8- استفاده از وسایل کمک آموزشی مثل فیلم و تصویر.
9- استفاده هر چه بیشتر از فضای طبیعی در مقایسه با فشای بسته کلاس.
10-نوشتن خاطرات روزانه به بهبود انشا کمک می کند چرا که مهارت در نویسندگی جز با تمرین امکان پذیر نیست.
11-تشویق و تقویت نکات برجسته انشای دانش آموزان.
12-تلاش شود تا انشا را بیشتر در کلاس بنویسند زیرا در خانه اغلب از بزرگترها کمک می گیرند و از ذهن و فکر خودش کمتر استفاده می کند.
13-بهتر است در جلسه های اول انشا هر ساعت یک قطعه خوب ادبی در کلاس خوانده شود که دارای پیام و اندیشه ای باشد تا دانش آموزان بدان سو هدایت گردند در این مورد دکتر انزابی نژاد می نویسند: "از دانش آموزان می خواهیم که با دقت فراوان به قطعه ی خوانده شده گوش می کنند و پس از خواندن آن تا آنجا که می توانند عین قطعه یا مثال را بازنویسی کنند که این عمل باعث خوب گوش دادن دانش آموز می شود و دقتش زیاد می گردد و برای اینکه نوشته اش نزدیک به اصل باشد عبارات را به خاطر خواهد سپرد که این باعث تقویت حافظه هم خواهد شد".
14- افراد غیر متخصص به هیچ وجه به تدریس انشا نپردازند.
15-در کلاسهای چهارم و پنجم دبستان و اول و دوم راهنمایی انشا در کلاس نوشته و خوانده شود و نقد و بررسی گردد.
16 - حتی الامکان هنگام تصحیح انشاغلطهای نگارشی نیز تصحیح شوند.
16- دانش آموز را به دیدن عادت دهیم، تهیه گزارش از اردوها گردشهای علمی و بازدید از مراکز علمی، فرهنگی و اقتصادی مفید است.
17- به دانش آموزان اجازه دهیم از کار برخی ادارات گزارش کار تهیه کنند و به صورت گروهی در کلاس ارائه دهند.
18-از آنها بخواهیم داستانهای کوتاه را خلاصه کرده و به صورت سخنرانی در کلاس ارائه کنند تا از این طریق پیشرفت گفتاری نیز حاصل گردد.
19-هر چند وقت یکبار سبک و شیوه نامه های اداری را به آنها آموزش دهیم.
20-شرح وقایع روزانه، توصیف صحنه های گوناگون طبیعت چون غروب، طلوع، رودخانه، دشت، و... گام مهمی در رسیدن به این مقصود است.
21-بهتر است دانش آموزان هنگام هنگام خواندن انشاهر کدام صفحه کاغذ روی میز گذاشته و به دقت به انشای دوستان خود توجه کنند و نکات مورد نظرشان را به دوست خود گوشزد نمایند و معلم هم به کار آنها نظارت داشته و مطالبشان را اصلاح نماید.
22-به دانش آموزان تاکید شود پس از آنکه انشای خود را تدوین کردن آن را با صدای بلند برای خود و اهل خانواده بخوانند تا در اصلاح آن از افکار دیگران بهره مند شوند.
23-به دانش آموزان انشاهای دسته جمعی واگذار شود که حالت پژوهش و تحقیق درباره موضوع خاص باشد تا روحیه پژوهشگری در آنها بوجود آید.
24-دانش آموزان باید در هر جلسه انشاو نوشته ای جالب و مفید از کتابی، نشریه ای، مجله ای با ذکر مآخذ و نام نویسنده عینا در دفتر خود بنویسند از این رهگذر برای اینکه نوشته ی خوبی تهیه کند و دو سه مقاله خواهد خواند تا یکی را برگزیند و این دانش آموز را به یادداشت کردن و سند دادن عادت می دهد چرا که لازمه درست اندیشیدن و اندیشه را درست بیان کردن تمرین و ممارست است.
25-دانش آموزان را متوجه کنیم که امر نگارش با زبان گفتاری متفاوت است و نوشتن کلمات به صورت گفتاری در انشای آنان درست نیست اما در جمله هایی که عینا از کسی نقل می شود اشکالی ندارد.
26-یکی از مواردی که باید مورد توجه قرار گیرد مسئله سخنرانی و حضور طبیعی دانش آموز در جمع دوستان خود است که سخنرانی خود نوعی ایجاد فرصت برای اظهار نظر از سوی شاگردان است که در بروز و پرورش استعدادها و تواناییهای آنان تاثیر بسزایی دارد این برنامه اگر در جلسات اول با گرمی استقبال شود بی شک پس از چند جلسه دانش آموزان علاقه مند خواهند بود که سخنران جلسه آینده باشند به خصوص که معلم برای این کار ارزش نمره ای منظور دارد.
27-در پایان اینکه به دانش آموزان یاد دهیم که هر اندازه می توانند، بیشتر و دقیقتر بیندیشند چون همان اندازه نوشته آنان پسندیده تر خواهد بود و ساده و روان بنویسند زیرا هر چه تفکر آنان منطقی تر و منظم تر باشد، انشای مورد نظر برجسته تر خواهد شد.
راهکارهای پرورش خلاقیت
1- تشویق و ترغیب دانش آموزان و همکاران نوآور و خلاق
2- توسعه روشهای خلاقانه در امر تدریس
3- ایجاد اتاق فکر در مدارس
4- در صورت امکان گذراندن واحد درسی با عناوین خلاقیت و نوآوری
5- برگزاری نمایشگاههایی از آثار خلاقانه همکاران و دانش آموزان
6- معرفی چهره های خلاق و نوآور در سطح منطقه
7- تقویت و آموزش مهارتهای مثبت نگری و فراتر نگری
8- توجه به ایده های جدید در مدارس و مهارت ایجاد مساله
9- آماده سازی بستر مناسب برای نوآوری در فعالیتهای گروهی دانش آموزان
شیوه های بهبود انشا:
1- از محدود کردن دانش آموزان به موضوعی خاص بپرهیزیم و فکر او را در چارچوب و فضای بسته ای قرار ندهیم چرا که با دادن موضوعات تحمیلی انشا به دانش آموزان از آن ها سلب آزادی کرده ایم و ذهنشان را مجبور کرده ایم که مطابق میل ما به جریان بیفتد و این در ذهن پایدار نمی ماند بیشتر باید از موضوعات اختیاری و مورد علاقه دانش آموزان استفاده کنیم.
2- بهتر است معلم ابتدا درباره موضوع انشا چند سطری برای دانش آموزان توضیح بدهد و مطلب را روشن کند چرا که معلم ادبیات باید الگوی تربیتی و آموزشی دانش آموزان باشد و در نوشتن انشا و قطعات ادبی بر همه اشراف داشته باشد.
3- باید دانش آموزان را به این امر مهم آگاه کنیم که نویسندگی و نگارش در زندگی شخصی و اجتماعی آنان نقش مؤثر و با ارزشی دارد و تمام اندوخته هایشان به چگونه نوشتن آنان بر می گردد زیرا ضعف نگارش در دیدگاه مردم بیسوادی تلقی می شود.
4- توجه به محتوای انشا صرف نظر از حجم آن و در نظر گرفتن خلاقیت و ابتکار دانش آموزان.
5- مطالعه والدین در منزل موجب تشویق فرزندان به این امر می گردد و اهمیت مطالعه را برایش بیشتر آشکار می سازد.
6- بهتر است به طور مستقیم از انشای دانش آموزان انتقاد نشود بلکه به او پیشنهاد بدهیم به عنوان مثال بگوییم اگر این جا را این گونه بنویسی بهتر نیست؟ و این روش باعث می شود که دانش آموز فکر کند معلم از اول تا آخر انشایش را گوش می کرده و برای سخن او اهمیت قائل بوده است.
7- عدم استفاده مکرر از ساعت انشا برای جبران درسهای عقب افتاده دیگر.
8- استفاده از وسایل کمک آموزشی مثل فیلم و تصویر.
9- استفاده هر چه بیشتر از فضای طبیعی در مقایسه با فشای بسته کلاس.
10-نوشتن خاطرات روزانه به بهبود انشا کمک می کند چرا که مهارت در نویسندگی جز با تمرین امکان پذیر نیست.
11-تشویق و تقویت نکات برجسته انشای دانش آموزان.
12-تلاش شود تا انشا را بیشتر در کلاس بنویسند زیرا در خانه اغلب از بزرگترها کمک می گیرند و از ذهن و فکر خودش کمتر استفاده می کند.
13-بهتر است در جلسه های اول انشا هر ساعت یک قطعه خوب ادبی در کلاس خوانده شود که دارای پیام و اندیشه ای باشد تا دانش آموزان بدان سو هدایت گردند در این مورد دکتر انزابی نژاد می نویسند: "از دانش آموزان می خواهیم که با دقت فراوان به قطعه ی خوانده شده گوش می کنند و پس از خواندن آن تا آنجا که می توانند عین قطعه یا مثال را بازنویسی کنند که این عمل باعث خوب گوش دادن دانش آموز می شود و دقتش زیاد می گردد و برای اینکه نوشته اش نزدیک به اصل باشد عبارات را به خاطر خواهد سپرد که این باعث تقویت حافظه هم خواهد شد".
14- افراد غیر متخصص به هیچ وجه به تدریس انشا نپردازند.
15-در کلاسهای چهارم و پنجم دبستان و اول و دوم راهنمایی انشا در کلاس نوشته و خوانده شود و نقد و بررسی گردد.
16 - حتی الامکان هنگام تصحیح انشاغلطهای نگارشی نیز تصحیح شوند.
16- دانش آموز را به دیدن عادت دهیم، تهیه گزارش از اردوها گردشهای علمی و بازدید از مراکز علمی، فرهنگی و اقتصادی مفید است.
17- به دانش آموزان اجازه دهیم از کار برخی ادارات گزارش کار تهیه کنند و به صورت گروهی در کلاس ارائه دهند.
18-از آنها بخواهیم داستانهای کوتاه را خلاصه کرده و به صورت سخنرانی در کلاس ارائه کنند تا از این طریق پیشرفت گفتاری نیز حاصل گردد.
19-هر چند وقت یکبار سبک و شیوه نامه های اداری را به آنها آموزش دهیم.
20-شرح وقایع روزانه، توصیف صحنه های گوناگون طبیعت چون غروب، طلوع، رودخانه، دشت، و... گام مهمی در رسیدن به این مقصود است.
21-بهتر است دانش آموزان هنگام هنگام خواندن انشاهر کدام صفحه کاغذ روی میز گذاشته و به دقت به انشای دوستان خود توجه کنند و نکات مورد نظرشان را به دوست خود گوشزد نمایند و معلم هم به کار آنها نظارت داشته و مطالبشان را اصلاح نماید.
22-به دانش آموزان تاکید شود پس از آنکه انشای خود را تدوین کردن آن را با صدای بلند برای خود و اهل خانواده بخوانند تا در اصلاح آن از افکار دیگران بهره مند شوند.
23-به دانش آموزان انشاهای دسته جمعی واگذار شود که حالت پژوهش و تحقیق درباره موضوع خاص باشد تا روحیه پژوهشگری در آنها بوجود آید.
24-دانش آموزان باید در هر جلسه انشاو نوشته ای جالب و مفید از کتابی، نشریه ای، مجله ای با ذکر مآخذ و نام نویسنده عینا در دفتر خود بنویسند از این رهگذر برای اینکه نوشته ی خوبی تهیه کند و دو سه مقاله خواهد خواند تا یکی را برگزیند و این دانش آموز را به یادداشت کردن و سند دادن عادت می دهد چرا که لازمه درست اندیشیدن و اندیشه را درست بیان کردن تمرین و ممارست است.
25-دانش آموزان را متوجه کنیم که امر نگارش با زبان گفتاری متفاوت است و نوشتن کلمات به صورت گفتاری در انشای آنان درست نیست اما در جمله هایی که عینا از کسی نقل می شود اشکالی ندارد.
26-یکی از مواردی که باید مورد توجه قرار گیرد مسئله سخنرانی و حضور طبیعی دانش آموز در جمع دوستان خود است که سخنرانی خود نوعی ایجاد فرصت برای اظهار نظر از سوی شاگردان است که در بروز و پرورش استعدادها و تواناییهای آنان تاثیر بسزایی دارد این برنامه اگر در جلسات اول با گرمی استقبال شود بی شک پس از چند جلسه دانش آموزان علاقه مند خواهند بود که سخنران جلسه آینده باشند به خصوص که معلم برای این کار ارزش نمره ای منظور دارد.
27-در پایان اینکه به دانش آموزان یاد دهیم که هر اندازه می توانند، بیشتر و دقیقتر بیندیشند چون همان اندازه نوشته آنان پسندیده تر خواهد بود و ساده و روان بنویسند زیرا هر چه تفکر آنان منطقی تر و منظم تر باشد، انشای مورد نظر برجسته تر خواهد شد.
روشهای عملی خلاقیت:
قبل از اینکه به بیان شیوه های نوین تدریس انشا بپردازیم روشهای عملی پرورش خلاقیت را بر می شماریم چرا که ارتباط این دو با یکدیگر انکار ناپذیر است و چه بسا خود انشا یکی از روشهای پرورش خلاقیت است.
1- داستان گویی و قصه پردازی: از کودکان بخواهیم که داستان یا قصه بنویسند
2- شرح حال نویسی و انشا نویسی
3- امور هنری از قبیل نقاشی: برای مثال کودک می تواند نقاشی آزاد بکشد و تخیلاتش را روی کاغذ بیاورد.
4- استفاده از روشهای تدریس متنوع: در تدریس موارد مختلف،‌هیچ گاه نباید از روش و الگوی واحدی استفاده نمود، نباید افکار قالبی در کودکان ایجاد کنیم و پرسشها و پاسخها در کلاس درس باید آزاد باشد نه قالبی و محدود.
5- ایجاد فرصت برای یادگیری اکتشافی: به کودکان اجازه دهیم که اطلاعات معلم را به طور شخصی کشف نمایند.
6- تشویق دست آوردهای خلاق کودکان: در صورت نشان دادن کاردستی و داستان حتما کودک را تشویق کنیم و اجازه انتقاد سازنده و فرصت رد نظریات علمی را به او بدهیم. در زمینه پرورش خلاقیت می تواتن گفت معلم خوب کسی است که به دانش آموزان فرصت رد نظریات و قوانین علمی پذیرفته شده را بدهد. "خلاقیت گل لطیفی است که تحسین آن را به شکوفایی وا می دارد و مایوس کردن غالبا آن را در غنچه می خشکاند."
7-بیان شرح حال و زندگی بزرگان:برای مثال،ما می توانیم طی فیلمی کوتاه،نحوهی خلاقیت افرادومشکلات آنها را به نمایش در آوریم.
شیوه های نوین آموزش انشا:
در سیستم آموزشی،باید دست معلم به اندازه ی کافی باز گذاشته شود،ساختار نظام آموزشی نباید معلم را محدود به ارائه ی درس نماید،باید امکانات مناسبی به منظور پرورش خلاقیت های کودکان ارائه داده شود و معلم اجازه مانور داشته باشد تا به منظور پرورش خلاقیت،از حداقل زمان،حداکثر استفاده را ببرد.در این زمینه،فعالیت های فوق برنامه از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.
1- روش بارش مغزی: یعنی اینکه معلم سوالی را مطرح می کند و به دانش آموزان اجازه می دهدتا کلیه نظراتی را که به ذهنشان می آید بیان کنند(خوب یا بد).نظرات آنها به هیچ وجه مورد ارزیابی قرار نمی گیرد.در نهایت پاسخهای آنها که روی برگه نوشته شده است،جمع آوری می گردد،معلم با مقایسه تمام راه حلها،بهترین پاسخها را بر می گزیند واز این طریق ذهن به سمت سیال شدن سوق داده می شود.
یا یک موضوعی را پای تخته برای دانش آموزان می نویسیم و هر یک از دانش آموزان با توجه به اطلاعاتی که در این زمینه دارند جمله ای را بیان می کنند خلاصه جملات روی تخته یادداشت می شود و در پایان دانش آموزان هم جملات بیشتری فرا می گیرند وهم ذهنشان فعالتر می شود. یا گاهی اوقات چند جمله برای یک موضوع بیان می کنیم و از دانش آموزان می خواهیم آن را کامل کنند به عنوان مثال برای گفتگو با تخته سیاه این گونه به دانش آموزان کمک می کنیم." ای سپید نمای سیه روی که از اصل خود بریده ای و از جنگل و جوی دور افتاده ای ضربه های تبر و شکنجه های اره را تاب آوردی و از پوست خود بدر شدی و به دیوار هر کلاس آویزان شدی تا انسان ها را با خطوط سفید و سعادت دو جهان آشنا کنی."
2- جان بخشی:
یکی از کارهای دیگر کلاس انشا جان بخشی به اشیاء است بدین صورت که یک کلمه را می دهیم که به آن جان بدهد و با آن حرف بزنند به طور مثال کلمه پنجره را می دهیم اگر او بگوید "پنجره راه رفت اشتباه است." ولی می تواند بگوید: پنجره به داخل کوچه نگریست. این عضوی که به پنجره داده عاقلانه است و با منطق سازگار است. یا در مورد صندلی اگر بگوید: صندلی چشم دارد اشتباه است. ولی می گوید: صندلی محکم پاهایش را به زمین چسبانده بود. و این پذیرفتنی و قابل پذیرش است. از این طریق ارتباط اشیاء با برخی ویژگیهای نزدیک به آن برای دانش آموز جا می افتد و وجه تشابهی برای آن می یابد.
3- روش بدیعه پردازی:این روش بیشتر در دوره ی ابتدایی به کار میرود و منظور از آن،برقراری ارتباط بین امور به ظاهر نا مربوط می باشد.روشهای مورد کاربرد در بدیعه پردازی عبارتند از:
1-3- روش قیاسی شخصی:
در این روش معلم دانش آموز راتر غیب می کند تا خود را به جای چیزی بگذارد که هیچ ارتباطی به او ندارد و کارکرد فرضی خود را توصیف نماید. به طور مثال،یک شیمیدان می تواند،خود را به جای مولکول های اتم بگذارد.
یا به مناسبت عید نوروز یکی از وسایل سفره هفت سین را انتخاب می کنیم و به دانش آموزان می گوییم شما به وسایل سفره نگاه کنید، حال شما به جای یکی از وسایل سر سفره هفت سین بنشینید و خودتان را در موقعیت آن قرار بدهید. دانش آموز می شود ماهی قرمز داخل تنگ آب یا چون آینه سر سفره قرار می گیرد زمانی در این روش دانش آموزی که به جای آینه بود به من گفت: من از همه قشنگ ترم چرا که من چهارده سین دارم و شما هفت سین دارید.
گاهی با یک عکس جالب در روزنامه یا جای دیگر می تواند به یک موضوع نوشتاری تبدیل شود زمانی در روزنامه به عکس برخورد کردم که تصویری از طبیعت داشت و پسرکی نردبانی را گذاشته بود تا به آسمان برود به دانش آموزان گفتم اگر شما یک نردبان جادویی داشتید و به جای این پسرک بودید به کجا می رفتید بچه ها خودشان را در آن موقعیت قرار می دادند و هر کدام جملات زیبایی می گفتند.
2-3-روش قیاس مستقیم:
در این روش معلم از دانش آموز می خواهدکه دو امر کاملا نامربوط را با یکدیگر مقایسه نماید.برای مثال،از کودک می پرسد که پوست بچه گربه نرم تر است یا یک زمزمه؟در واقع این سوال به این معناست که آن دو مساله چقدر با هم متفاوتند.
3-3-روش تعارض متراکم:
در اینجا یک پدیده یا امر واحدی را با دو واژه کاملا متعارض،مانند:دوست-دشمن،زندگی بخش -کشنده،توصیف می کنیم.یا می توان از دو موضوع که به هم نمی خورند وشاید خنده دار نیز باشند،استفاده نمود.می توان یک امر واحدرا در دو چار چوب فکری کاملا متفاوت قرار داد.هر چه تفکیک این دو مسئله از هم جذابتر باشد،موجب انعطاف پذیری بیشتر،تعمیق مفاهیم و درک پدیده ها در دانش آموزمی گردد.
4- شیوه جمله سازی و ربط دادن جملات به یکدیگر:
به طور مثال به دانش آموزان موضوعی مثل عاشورا می دهیم و از آن ها می خواهیم آنچه را که در روضه ها و مجالس و یا رادیو و تلویزیون در مورد عاشورا شنیده اند بنویسید یا چند کلمه را که با عاشورا به ذهن می آید بگویند آن ها کلمات جدا جدا می گویند مثل: خیمه، شمشیر، گهواره و... بعد این کلمه ها را زیر هم می نویسند و با هر کدام جمله می سازند حال چند جمله بی ربط داریم. می گوییم اکنون این جملات را به هم ربط بدهید. به عنوان مثال: یک جمله این بود که" خواهرم در گهواره خوابیده بود" یا برای خیمه گفتند: خیمه های فرزندان امام حسین(ع) در روز عاشورا درکربلا سوخت. حال به آنها می گوییم بین این جملات یک ارتباط برقرار کن. گفتند: علی اصغر که در گهواره خوابیده بود مثل خواهرم بود. این مرتبط کردن جملات ظاهرا بی ربط با یکدیگر ذهن دانش آموز را به تفکر وا می دارد و موجب خلاقیت او می شود.
5- داستان سرایی با استفاده از جمله و عکس:
همیشه دانش آموزان را وادار به نوشتن نمی کنیم گاهی اوقات به دانش آموزان می گوینم،جمله ای بگویند و نفر بعد جمله ی نفر قبلی را کامل می کند تا وقتی که به نفرات آخر می رسد یک داستان زیبا ساخته می شود که در هیچ کتابی نیامده است و با استفاده از تخیل دانش آموز این داستان شکل گرفته است. یا بعضی وقتها چند برگ روزنامه سر کلاس می آوریم و از دانش آموزان می خواهیم هر عکسی را که خوششان می آید جدا کنند. بعد آن عکسها را کنار هم بچسبانندو برای آن یک داستان بسازند. صحنه ها را دارند و شخصیتهای هر داستان جایشان را عوض می کنند.
6- بازی و انشا:
گاهی اوقات می گوییم بیایید بازی کنیم مثلا چه کسی می تواند یک جمله بگوید که نقطه نداشته باشد می گویند لاله گل دارد. یا از آنها می خواهیم، یک جمله سه بخشی بگویند و در پایان این جملات را به هم ربط می دهیم مغز دانش آموزان در این گونه کلاسها آزادانه و بدون اجبار در هر خط فکری می رود. می بینیم که هریک از این روشها به گونه ای موجب پرورش خلاقیت می شود.
نتیجه گیری:
حاصل این پژوهش ما را به این موارد رهنمون می سازد که انشا به عنوان یکی از راههای پرورش خلاقیت می تواند نقش مهمی در شکوفایی استعداد دانش آموزان داشته باشد. که برای این ابتدا باید موارد ضعف شناسایی شده و با توجه به شرایط دانش آموزان شیوه های متنوع و مناسب برای رشد خلاقیت و پیشرفت انشای آنها در نظر گرفته شود و اهمیت موضوع انشا برای آنان روشن گردد تا انگیزه و شوق کافی برای این درس داشته باشند و معلم هم بتواند الگوهای نوین تدریس را در کلاس اجرا نماید و از روشهای عملی خلاقیت بهره بگیرد تا کلاس از حالت خشکی و یکنواختی خارج گردد.و به کلاسی پویا و با نشاط تبدیل شود و این به هنر معلم و صبر و حوصله او بستگی دارد که تا چه اندازه بتواند برای پرورش خلاقیت دانش آموز از شیوه های مختلف بهره گیرد.
در این مقاله با توجه به مشکلات عنوان شده از سوی همه افراد روشهایی ارائه شد که درچارچوب اهداف آموزشی،خلاقیت محوری را سر لوحه کار خود قرار دهد. تا از همان ابتدای کار با تجزیه وتحلیل مشکلات این موارد در روشها لحاظ شود.لذا دو ویژگی مهم در این روشها وجود دارد، یکی اینکه بر خلاف گذشته شیوه های نوین با تجزیه وتحلیل مشکلات تدوین می شود،دوم اینکه به روش دلفی علل ضعف وارائه راه حل (شیوه های نوین) با اجماع همه نظریات به جمع بندی رسیده است.یعنی در شناسایی این علل هم کارشناسان و هم معلمان وهم دانش آموزان نقش داشته اند.تا منجر به ارائه وتهیه اصول وشیوه های واقع بینانه در جهت توسعه وتحول درآموزش بشود.
منابع و مآخذ:
1-آذران،حسین،آیین نگارش،انتشارات شرق،1370.
2-اسبورن،الکس اس،پرورش استعداد همگانی ابداع وخلاقیت، ترجمه حسن قاسم زاده،انتشارات نیلوفر،تهران،1371.
3-بودو، آلن،خلاقیت درآموزشگاه،ترجمه علی خان زاده،انتشارات شرکت سهامی چهر،تهران،1358.
4-ثروت،منصور،آیین نگارس،دانشگاه تبریز،1364.
5-علی پور، بیژن وعلی شمیسا،پرورش خلاقیت،نشر دکلمه گران،تهران،1376.
6-کمالی،رودابه،کارگاه انشا،چاپ سوم،1380.
7-وزین پور،نادر،بر سمند سخن،انتشارات فروغی،1370.
8- رشدآموزش زبان وادب فارسی،شماره55،سال79.
9-رشد معلم،شماره6،اردیبهشت1380.
تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com